مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۹۳۳

۱

ای آنک امام عشقی تکبیر کن که مستی

دو دست را برافشان بیزار شو ز هستی

۲

موقوف وقت بودی تعجیل می‌نمودی

وقت نماز آمد برجه چرا نشستی

۳

بر بوی قبله حق صد قبله می‌تراشی

بر بوی عشق آن بت صد بت همی‌پرستی

۴

بالاترک پر ای جان ای جان بنده فرمان

که مه بود به بالا سایه بود به پستی

۵

همچون گدای هر در بر هر دری مزن سر

حلقه در فلک زن زیرا درازدستی

۶

سغراق آسمانت چون کرد آن چنانت

بیگانه شو ز عالم کز خویش هم برستی

۷

می‌گویمت که چونی هرگز کسی بگوید

با جان بی‌چگونه چونی چگونه استی

۸

امشب خراب و مستی فردا شود ببینی

چه خیک‌ها دریدی چه شیشه‌ها شکستی

۹

هر شیشه که شکستم بر تو توکلستم

که صد هزار گونه اشکسته را تو بستی

۱۰

ای نقش بند پنهان کاندر درونه ای جان

داری هزار صورت جز ماه و جز مهستی

۱۱

صد حلق را گشودی گر حلقه‌ای ربودی

صد جان و دل بدادی گر سینه‌ای بخستی

۱۲

دیوانه گشته‌ام من هر چه از جنون بگویم

زودتر بلی بلی گو گر محرم الستی

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1695
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 1074

نظرات

user_image
محمدامین
۱۳۹۴/۰۹/۰۷ - ۰۰:۰۸:۰۱
سلام و درودبسیار عالی و زیباست!
user_image
یک مترجم
۱۴۰۰/۰۱/۰۵ - ۱۳:۱۵:۴۷
گنجور عزیز خیلی ممنون از مجموعه فوق‌العاده‌ی شما. برای ترجمه یک متن بیتی از مولانا را لازم داشتم که با نسخه فارسی مطابقت بدهم و به کمک سایت شما شعر را یافتم. این شعر در نسخه کولمن بارکس با عنوان "say yes, quickly" آمده است. ممنونم
user_image
یک مترجم
۱۴۰۰/۰۱/۰۵ - ۱۳:۱۷:۳۵
این شعر در نسخه انگلیسی با ترجمه کولمن بارکس با عنوان say yes quickly آمده است. متشکرم