مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۹۵۴

۱

گر روشنی تو یارا یا خود سیه ضمیری

در هر دو حال خود را از یار وانگیری

۲

پا واگرفتن تو هر دو ز حال کفر است

صد کفر بیش باشد در عاشقان نفیری

۳

پاکت شود پلیدی چون از صنم بریدی

گردد پلید پاکی چون غرقه در غدیری

۴

دنبال شیر گیری کی بی‌کباب مانی

کی بی‌نوا نشینی چون صاحب امیری

۵

بگذار سر بد را پنهان مکن تو خود را

در زیرکی چو مویی پیدا میان شیری

۶

خوردی تو زهر و گفتی حق را از این چه نقصان

حق بی‌نیاز باشد وز زهر تو بمیری

۷

زیر درخت خرما انداز همچو مریم

گر کاهلی به غایت ور نیز سست پیری

۸

از سایه‌های خرما شیرین شوی چو خرما

وز پختگی خرما تو پختگی پذیری

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1709
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 1082

نظرات

user_image
محمد
۱۳۹۲/۰۱/۱۵ - ۰۵:۰۴:۲۳
از اینجا معلوم میشه مولوی شیعه بوده ؛ چون وقتی میگه "گردد پلید پاکی چون غرقه در غدیری" اشاره به یک حدیث شیعی است که میگوید وقتی وارد غدیر شوی تمام پلیدی ها از تو دور میشود !همچنین در بیت بعدی اشاره به صاحب امیر بودن میکند که با غدیر هم قافیه است.در صورتی که تفسیر اهل سنت از واژه مولا در سخن پیامبر در روز غدیر به معنای دوست است و اهل تشیع تفسیر امیر میکنند.
user_image
Behrouz
۱۳۹۸/۰۶/۲۲ - ۱۱:۳۴:۲۱
شمس در مقالات اشاره کرده که خود شافعی و مولانا حنفی است ضمن اینکه این بزرگان صحبت از وحدت ادیان کرده اند نه فرقه گرایی. غدیر هم در اینجا منظور برکه آب است:غدیر /qadir/معنی1. آبگیر؛ تالاب.2. جای جمع شدن آب باران در بیابان.3. آب راکدی که از سیل باقی بماند.فرهنگ فارسی عمیدمترادف و متضادآبگیر، برکه، برم، تالاب