مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۹۶

۱

مخسب ای یار مهمان دار امشب

که تو روحی و ما بیمار امشب

۲

برون کن خواب را از چشم اسرار

که تا پیدا شود اسرار امشب

۳

اگر تو مشترییی گرد مه گرد

بگرد گنبد دوار امشب

۴

شکار نسر طایر را به گردون

چو جان جعفر طیار امشب

۵

تو را حق داد صیقل تا زدایی

ز هجر ازرق زنگار امشب

۶

بحمدالله که خلقان جمله خفتند

و من بر خالقم بر کار امشب

۷

زهی کر و فر و اقبال بیدار

که حق بیدار و ما بیدار امشب

۸

اگر چشمم بخسبد تا سحرگه

ز چشم خود شوم بیزار امشب

۹

اگر بازار خالی شد تو بنگر

به راه کهکشان بازار امشب

۱۰

شب ما روز آن استارگان‌ست

که درتابید در دیدار امشب

۱۱

اسد بر ثور برتازد به جمله

عطارد برنهد دستار امشب

۱۲

زحل پنهان بکارد تخم فتنه

بریزد مشتری دینار امشب

۱۳

خمش کردم زبان بستم ولیکن

منم گویای بی‌گفتار امشب

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 213
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 146
پری ساتکنی عندلیب :
فاطمه زندی :

نظرات

user_image
Dream
۱۳۹۳/۱۲/۲۵ - ۰۸:۳۰:۰۹
سلام شعر بسیار زیبایی است خیلی ممنونم
user_image
بهروز
۱۳۹۵/۰۸/۲۳ - ۱۸:۵۸:۴۱
هنگام بهار و در آغاز سال نو میان شیر (اسد) یا نماد خورشید و صورت فلکی گاو (ثور) همنشینی به وجود می آید .
user_image
رضا
۱۳۹۵/۱۲/۲۴ - ۰۷:۰۰:۰۲
دو ستاره درخشان در آسمان تابستان بنام نسر شناخته می شوند یکی نسر واقع یا کرکس نشسته که همان ستاره معروف وگا یا آلفا لیرا (چنگ رومی) است و دیگری نسر طایر (آلفا آکویلا) در صورت فلکی عقاب یا کرکس پرنده . این دو ستاره همراه با ستاره دنب یا دمچه ماکیان یا ذنب الدجاجه و یا آلفا سیگنوس سه راس مثلث تابستانی را تشکیل می دهند.
user_image
پیمان
۱۳۹۸/۱۲/۰۸ - ۰۱:۲۱:۴۲
اگر معتقدیم مولانا علم ِ اختری و کهکشان­ شناسیک را از چشم ِ سِِّر و راز دیده است پس بهتر است از همان کسره ­ی ِ یلخی استفاده کنیم که در معنی تقویم ِ دینی قبل از ما وجود داشته و خود ِ عقل این باور را در آب و کینه می­ کاویده است! حالا چرا (آب و کین) و این دو چه سنخیتی با هم دارند و چرا نه (تاب­ وکین) که هر دو واژه جنگ ­وجدال معنی می ­دهند؟ این بماند برای بعد.اما اگر معتقدیم مولانا علم اختری و کهکشان­ شناسیک را از چشم ِ سَر و شعور مادی دیده است یعنی اگر معتقدیم مولانا دانش زمان خود چون پیش­رفت علوم ِ ستاره­ شناسی را مطالعه می­کرده و نسخ ِ استخراجی ِ رصدخانه­ ی مراغه و بحث ِ جفت طوسی مربوط به خواجه نصیر را مد نظر داشته است و باصطلاح ِ ممنوعه و قابل پیگرد در قرون وسطی (شمس­ الدینی) می­کرده بر اساس اندیشه­ ی این شاعر: مخسب ای یار ِ مهمان­ دار امشب که تو روحی و ما بیمار، امشببرون کُن خواب را از چشم ِ اسرار که تا پیدا شود اسرار ، امشباگر تو مشترییی گِرد ِ مَه گَرد نه گِرد ِِ گنبد ِ دوّار ، امشب ( ادعای این که مشتری از اقمار زمین نیست ادعایی خطرناک بوده و همین ادعا می­توانسته مولوی را روی هیزم قرون وسطی کباب کند بلایی که بعدها بر سر ِ جوردآنوبرونو و جیرونامو ساوونارولا آمد) شکار نسر ِ طایر کُن به گردون چو جان ِ جعفری ِ طیار ، امشبتو را دادند صیقل تا زدایی ز هجران ازرق ِ زنگار ، امشببحمدالله که خلقان جمله خفتند و من بر خلقت و پرگار امشبزهی کر و فر و اقبال بیدار که حق بی ­دار و ما بیدار ، امشب (به اختلاف ِ "بی ­دار" و "بیدار" دقت کنید)اگر چشمم بخسبد تا سحرگه ز چشم خود شوم بیزار ، امشباگر بازار خالی شد تو بنگر به راه ِ کهکشان ، بازار ، امشبشب ِ ما روز ِ آن استارگان­ست که درتابید در دیدار ، امشباَسد بر ثور برتازد به جمله عطارد وَرنَهَد دستار ، امشبزُحل پنهان بکارد تخم ِ فتنه بریزد مشتری دینار ، امشبخمش کردم زبان بستم ولیکن منم گویای ِ بی­گفتار ، امشب########* به نقل از آقای دکتر نائینی در سخنرانی­ ِ معوج ­اش از قول مولانا
user_image
Tito Ceccherini
۱۴۰۲/۰۵/۱۲ - ۱۱:۲۳:۱۹
Composer Karol Szymanowski set this wonderful poem in music as his “Third Symphony" op. 27, using a polish translation by Tadeusz Micinski