
مولانا
غزل شمارهٔ ۲۹۶۱
۱
در رنگ یار بنگر تا رنگ زندگانی
بر روی تو نشیند ای ننگ زندگانی
۲
هر ذرهای دوان است تا زندگی بیابد
تو ذرهای نداری آهنگ زندگانی
۳
گر ز آنک زندگانی بودی مثال سنگی
خوش چشمهها دویدی از سنگ زندگانی
۴
در آینه بدیدم نقش خیال فانی
گفتم چیی تو گفتا من زنگ زندگانی
۵
اندر حیات باقی یابی تو زندگان را
وین باقیان کیانند دلتنگ زندگانی
۶
آنها که اهل صلحند بردند زندگی را
وین ناکسان بمانند در جنگ زندگانی
تصاویر و صوت


نظرات
سعید
رسته