مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۳۰

۱

ای فصل باباران ما برریز بر یاران ما

چون اشک غمخواران ما در هجر دلداران ما

۲

ای چشم ابر این اشک‌ها می‌ریز همچون مشک‌ها

زیرا که داری رشک‌ها بر ماه رخساران ما

۳

این ابر را گریان نگر وان باغ را خندان نگر

کز لابه و گریه پدر رستند بیماران ما

۴

ابر گران چون داد حق از بهر لب خشکان ما

رطل گران هم حق دهد بهر سبکساران ما

۵

بر خاک و دشت بی‌نوا گوهرفشان کرد آسمان

زین بی‌نوایی می‌کشند از عشق طراران ما

۶

این ابر چون یعقوب من وان گل چو یوسف در چمن

بشکفته روی یوسفان از اشک افشاران ما

۷

یک قطره‌اش گوهر شود یک قطره‌اش عبهر شود

وز مال و نعمت پر شود کف‌های کف خاران ما

۸

باغ و گلستان ملی اشکوفه می‌کردند دی

زیرا که ابریق از پگه خوردند خماران ما

۹

بربند لب همچون صدف مستی میا در پیش صف

تا بازآیند این طرف از غیب هشیاران ما

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 58
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 51
سیده سحر حسینی :
محسن لیله‌کوهی :
پری ساتکنی عندلیب :
نازنین بازیان :

نظرات

user_image
ستاره سادات . پیغمبری
۱۳۸۹/۰۸/۰۴ - ۰۷:۵۱:۰۹
پدر : آسمان ، ابر ، باران ، یعقوبمادر : زمین ، خاک ، باغ ، چمن ، گل ، یوسف !معنای پیشنهادی بیت 8 : دیروز باغ و گلستان پرگل،شکوفه باران بود ، چون می فروشان ما از صبح ناشتا می خوردند ! ( معنای نخست )ملی( بفتح م ) : توانگرریق( بفتح ر ) : ناشتا
user_image
محسن
۱۳۹۱/۰۵/۰۵ - ۱۷:۰۷:۰۴
بنظر این حقیر میرسد کلمه پدر در خط سوم باید بدر باشد کز لابه و گریه، بدر رستند بیماران ما
user_image
خاطره
۱۳۹۱/۰۹/۰۶ - ۰۰:۵۲:۵۹
آن مصرع میگوید: کز لابه و گریه ی پدر، رستند بیماران ما
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۲/۰۷ - ۱۸:۰۶:۵۹
نام یعقوب در گنجور مرا یاد یعقوب لیث می اندازد که پارسی امروز وامدار اوست گویند کسی شعری برایش به غیر فارسی خواند او گفت چرا باید شعری گفت که من اندر نیابم ؟ و محمد بن وصیف سگزی شعری به پارسی سرود و اورا خوش امد و به رگ پارسی خون شتافت جا دارد نام بزرگان بردن و درود گفتن
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۴/۳۱ - ۰۵:۱۱:۲۵
رطل عربی لغت لتر فارسی است که مقلوب و درهم شده است . لتر اوند ساختن باده است .
user_image
کوروش ایرانی اصل
۱۳۹۴/۱۰/۱۷ - ۱۶:۴۷:۵۰
کف خاران = کسانی که از نا داری، کف دستشان را میخارانند.
user_image
احمد
۱۳۹۸/۰۸/۰۵ - ۰۷:۲۲:۱۳
ابر را با پدر و باغ را با بیمار (فرزند بیمار) ردیف آورده . در اغلب ابیات این غزل همین طور است .
user_image
نینا باوند
۱۳۹۸/۱۱/۲۸ - ۰۴:۵۴:۳۶
باوری قدیمی ، می گوید : خارش کف دست ، نشانه ی رسیدن پول و ثروت است . لذا مولانا می فرماید : وز مال و نعمت پرشود ، کف های کف خاران ما
user_image
کامبیز
۱۳۹۹/۰۳/۲۵ - ۱۸:۴۳:۱۳
بنده فکر می کنم منظور از «کف خاران» دراویش و فقرا باشند.
user_image
محمد حسن ارجمندی
۱۴۰۰/۰۹/۲۷ - ۱۰:۲۲:۴۵
در بیت باغ و گلستان ملی اشکوفه می‌کردند دی............زیرا که بر ریق از پگه خوردند خماران ما در مصراع دوم به نظر می‌رسد به جای «بر ریق»، باید کلمه «ابریق» باشد. زیرا هم وزن رعایت می‌شود هم ابریق به معنای آبریز یا کوزة شراب است و با خماران تناسب دارد.
user_image
نیما حبیب
۱۴۰۱/۰۴/۳۰ - ۱۴:۴۷:۰۷
بیت ۳: `کز لابه و گریه بدر رستند بیماران ما ` باید باشد.(یعنی بدر رستند است نه پدر رستند.)