
مولانا
غزل شمارهٔ ۳۰۰۸
۱
خواجه سلام علیک گنج وفا یافتی
دل به دلم نه که تو گمشده را یافتی
۲
هم تو سلام علیک هم تو علیک السلام
طبل خدایی بزن کاین ز خدا یافتی
۳
خواجه تو چونی بگو در بر آن ماه رو
آنک ز جا برترست خواجه کجا یافتی
۴
ساقی رطل ثقیل از قدح سلسبیل
حسرت رضوان شدی چونک رضا یافتی
۵
ای رخ چون زر شده گنج گهر برزدی
وی تن عریان کنون باز قبا یافتی
۶
ای دل گریان کنون بر همه عالم بخند
یار منی بعد از این یار مرا یافتی
۷
خواجه توی خویش من پیش من آ پیش من
تا که بگویم تو را من که که را یافتی
۸
کوس و دهل میزنند بر فلک از بهر تو
رو که توی بر صواب ملک خطا یافتی
۹
بر لب تو لب نهاد زان شکرین لب شدی
خشک لبان را ببین چونک سقا یافتی
۱۰
خواجه بجه از جهان قفل بنه بر دهان
پنجه گشا چون کلید قفل گشا یافتی
تصاویر و صوت


نظرات
اسماعیل ونکی
کمال داودوند
حسین امیری
شیرین