مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۳۰۵۸

۱

ز بامداد درآورد دلبرم جامی

به ناشتاب چشانید خام را خامی

۲

نه باده‌اش ز عصیر و نه جام او ز زجاج

نه نقل او چو خسیسان به قند و بادامی

۳

به باد باده مرا داد همچو که بر باد

به آب گرم مرا کرد یار اکرامی

۴

بسی نمودم سالوس و او مرا می‌گفت

مکن مکن که کم افتد چنین به ایامی

۵

طریق ناز گرفتم که نی برو امروز

ستیزه کرد و مرا داد چند دشنامی

۶

چنین شراب و چو من ساقی و تو گویی نی

کی گوید این نه مگر جاهلی و یا عامی

۷

هزار می‌نکند آنچ کرد دشنامش

خراب گشتم نی ننگ ماند و نی نامی

۸

چگونه مست نگردی ز لطف آن شاهی

که او خراب کند عالمی به پیغامی

۹

دلی بیابد تا این سخن تمام کنم

خراب کرد دلم را چنان دلارامی

۱۰

سری نهادم بر پای او چو مستان من

پدید شد سر مست مرا سرانجامی

۱۱

سر مرا به بر اندرگرفت و خوش بنواخت

غریب دلبریی و بدیع انعامی

۱۲

وانگه از سر دقت به حاضران می‌گفت

نه درخورست چنین مرغ با چنین دامی

۱۳

به باغ بلبل مستم صفیر من بشنو

مباش در قفسی و کناره بامی

۱۴

فروکشیدم و باقی غزل نخواهم گفت

مگر بیابم چون خویش دوزخ آشامی

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1774
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 1121

نظرات

user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۳/۰۹ - ۱۲:۰۱:۱۲
به ناشتاب باده خوردن یعنی اشام اشام خوردن جرعه جرعه به عربی تجرع یعنی جرعه خوردن
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۳/۰۹ - ۱۲:۰۲:۵۰
خام را خامی، یعنی ادم خامی (ناپخته ای را ) باده خامی یعنی باده ای نرسیده و جوش دار نوشانید
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۳/۰۹ - ۱۲:۰۴:۴۷
عامی می شود هامی به فارسی جدیدن یک ریاضی دان ایرانی در سوید که فارسی هم میخواند واژه سادی را بجای عادی پیش نهاده است
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۳/۰۹ - ۱۲:۰۶:۰۴
انعام یعنی نعمت و فارسی أش میشود ناز ولی نغام یعنی تاریکی و فارسیست
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۳/۰۹ - ۱۲:۰۶:۴۳
دقت می شود باریک بینی
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۳/۰۹ - ۱۲:۰۸:۱۷
فرو کشیدم یعنی بی سخن ماندم و میدانیم خاموش نام مولوی است در شعر هایش
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۳/۰۹ - ۱۲:۰۹:۵۳
دوزخ اشام انکه باده تلخ بنوشد و از ان نهر اسد اینجا مولانا می فرماید دیگر سخن نمی گویم مگر به أنان که باده مینویی خورده اند
user_image
SOROUSH
۱۳۹۲/۰۳/۰۹ - ۱۳:۳۰:۰۱
mOTSHAKKER AZ ETTELAATE SHOMA AMIN KHAN...BESIAR OFID BOOD
user_image
مینا
۱۳۹۲/۰۳/۰۹ - ۱۶:۳۲:۲۲
با سپاس ازامین عزیز به خاطر درج حاشیه های ارزنده .گمان میکنم که ناشتاب به معنی ناشتا باشد و صبحانه نخورده در حقیقت چنان که در ز بامداد کسی غلملیچ می کندم گزاف نیست که من ناشتاب خندانم ناشتاب خندان یعنی صبحانه نخورده اما خرم .اما اگرمراد شما نا شتاب است به کسر شین که معنی بدون شتاب و به آهستگی میدهد میشود جرعه جرعه ترجمه کرد که در آن صورت وزن شعر به هم میریزد
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۳/۱۰ - ۰۳:۴۱:۱۹
سروش جانم درود به نام بلندت