مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۳۰۶۸

۱

فرست باده جان را به رسم دلداری

بدان نشان که مرا بی‌نشان همی‌داری

۲

بدان نشان که همه شب چو ماه می‌تابی

درون روزن دل‌ها برای بیداری

۳

بدان نشان که دمم داده‌ای از می که خویش

تهی و پر کنمت دم به دم قدح واری

۴

بگرد جمع مرا چون قدح چه گردانی

چو باده را به گرو برده‌ای نمی‌آری

۵

از آن میی که اگر بر کلوخ برریزی

کلوخ مرده برآرد هزار طراری

۶

از آن میی که اگر باغ از او شکوفه کند

ز گل گلی بستانی ز خار هم خاری

۷

چو بی‌تو ناله برآرم ز چنگ هجر تو من

چو چنگ بی‌خبرم از نوا و از زاری

۸

گره گشای خداوند شمس تبریزی

که چشم جادوی او زد گره به سحاری

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1780
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 1125

نظرات

user_image
نادر..
۱۳۹۷/۰۲/۱۶ - ۰۶:۵۳:۴۵
دمم داده‌ای که از می خویش تهی و پر کنمت دم به دم ...