مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۳۱۲۱

۱

هم ایثار کردی هم ایثار گفتی

که از جور دوری و با لطف جفتی

۲

چراغ خدایی به جایی که آیی

حیات جهانی به هر جا که افتی

۳

تو قانون شادی به عالم نهادی

چه‌ها بخش کردی چه درها که سفتی

۴

ولیکن ز مستان به مکر و به دستان

شرابیست نادر که آن را نهفتی

۵

به بازار راعی چه نادرمتاعی

به جان ار فروشی یکی عشوه مفتی

۶

به زیر و به بالا تو بودی معلا

فلک را دریدی چمن را شکفتی

۷

به صورت ز خاکی و زین خاک پاکی

چو پاکان گردون نخوردی نخفتی

۸

تو کن شرح این را که در هر بیانی

چو با دل جنوبی غبارات رفتی

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1855
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 1232

نظرات