مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۳۱۲۲

۱

الا میر خوبان هلا تا نرنجی

بهانه نگیری و از ما نرنجی

۲

توی یار غارم امید تو دارم

که سر را نخارم نگارا نرنجی

۳

تو جانان مایی تو خاصان مایی

ز هر جا برنجی از اینجا نرنجی

۴

توی شب فروزم توی بخت و روزم

که امشب بخندی و فردا نرنجی

۵

یکی مشت خاکیم ای جان چه باشد

که از ما و زین‌ها و زان‌ها نرنجی

۶

چو دانا و نادان شدند از تو شادان

ز نادان نگیری ز دانا نرنجی

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1856
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 1225

نظرات

user_image
سفید
۱۴۰۲/۰۵/۰۲ - ۱۹:۱۹:۵۳
  غزل لطیف و زیبا‌یی‌ست...