مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۳۳۴

۱

از اول امروز حریفان خرابات

مهمان توند ای شه و سلطانِ خرابات

۲

امروز چه روزست‌‌؟ بگو روز سعادت

این قبله دل کیست‌‌؟ بگو جان خرابات

۳

هرگز دل عشاق به فرمان کسی نیست

کاو مست خرابست به فرمان خرابات

۴

صد زهره ز اسرار به آواز درآمد

کز ابر برآ ای مه تابان خرابات

۵

ما از لب و دندان اجل هیچ نترسیم

چون زنده شدیم از بت خندان خرابات

۶

بر گاو نهد رخت و به عشق آید جان‌مست

کاین رخت گرو کن برِ دربانِ خرابات

۷

هر جان که به شمس الحق تبریز دهد دل

او کافر خویش است و مسلمان خرابات

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 234
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 159
پری ساتکنی عندلیب :

نظرات

user_image
پرویز شیخی
۱۴۰۳/۰۱/۱۵ - ۱۵:۵۶:۳۲
در بیت چهارم . مصرع دوم ... از ابر برا... درسته.... ابر به معنی  سفینه هست