
مولانا
غزل شمارهٔ ۳۵
۱
ای یار ما، دلدار ما، ای عالم اسرار ما
ای یوسف دیدار ما، ای رونق بازار ما
۲
نک بر دمِ امسال ما، خوش عاشق آمد پار ما
ما مفلسانیم و تویی، صد گنج و صد دینار ما
۳
ما کاهلانیم و تویی، صد حج و صد پیکار ما
ما خفتگانیم و تویی، صد دولت بیدار ما
۴
ما خستگانیم و تویی، صد مرهم بیمار ما
ما بس خرابیم و تویی، هم از کرم معمار ما
۵
من دوش گفتم عشق را ای خسرو عیار ما
سر درمکش، منکر مشو، تو بُردهای دستار ما
۶
واپس جوابم داد او، نی از توست این کار ما
چون هرچ گویی وا دهد، همچون صدا کُهسار ما
۷
من گفتمش خود ما کهیم و این صدا گفتار ما
زیرا که که را اختیاری نبود ای مختار ما
تصاویر و صوت


نظرات
امین کیخا
حمید سامانی
حمید سامانی
سیدمحمد۱
وفایی
مهران
nabavar
وفایی
وفایی
وفایی
مهران
وفایی
وفایی
گمنام-۱
متین
رهایی
سید عباس حسینی
احسان
پاسخ نداده من سعی میکنم توضیح دهم. برای معنی دو بیت آخر که عرض کردید باید سه بیت آخر را معنی کرد. به عشق می گوید که تو دستار ما که منظور میتواند دل باشد را از ما ربودی و همان طور که میدانید عیاران چابک و سریع بودند پس عشق به اشارتی دل را ربوده و حال به عشق میگوید که خود را به آن راه نزن! کار تو بوده! و عشق در بیت بعد
پاسخ میدهد که نه کار من نبود و کار خودت بود زیرا ما همچون کوه صدای تورا به خود برگرداندیم. در این بیت به صفت انعکاس دهنده بودن کوه اشاره شده و در بیت آخر کوه نمایانگر بی اختیار بودن است. مولانا می گوید که بی اختیار ما هستیم و مختار مطلق تو هستی ای عشق یا ای خداوند. اگر در دوبیت اخر دقیق شویم مشکل جبر و اختیار حل میشود. در قرآن آمده خدا هر آنکه را بخواهد هدایت میکند و هر آنکه را بخواهد گمراه میسازد و عده ای می اندیشند که اعمال و تصمیمات انها بی نتیجه است. در حالی که چنین نیست. خداوند از اختیار خود که مختار مطلق است استفاده کرده و به ما اختیار داده و ما هرچه اختیار کنیم ، گویی او اختیار کرده است ( چه خوب و چه بد ) . پس از یک دید ما مختار هستیم و هر چه عمل کنیم و اندیشه کنیم ، همان نصیب ما میشود (انعکاس صدا در کوه). و از یک دید خدایی و بسیار بالا که فعلا آن را نداریم، همه چیز در کف دلبر همچون موم است، حتی سنگ خارا! به نظر من دوبیت آخر که شما آن را خواستید درباره جبر و اختیار بود و اگر با حضور دل آن را بخوانید ، هر آنچه من نوشتم بی خاصیت می شود و کلام را صاحب کلام خود زیبا تر گفته
نگین
احسان
پاسخ به خانم نگینفکر میکنم به این معنی باشه که پارسال ما عاشق امسال ما شد یعنی امروز ما بهتر از دیروز ما بود. ما معمولی ها! همواره در حال خسران هستیم و در حال از دست دادن اما عاشقانی مثل مولانا هر دم و هر نفس نو می شوند، خراب می شوند و ساخته می شوند و این خاصیت مسیر عرفان است. حدیثی هست که میگه هر کس دو روزش یکسان باشد دچار زیان شده است و این همان است.
محمد حسن ارجمندی
H Hj