
مولانا
غزل شمارهٔ ۳۷۷
۱
آن را که در آخرش خری هست
او را به طواف رهبری هست
۲
بازار جهان به کسب برپاست
زین در همه خارش و گری هست
۳
تا خارششان همیکشاند
هر جای که شور یا شری هست
۴
در یم صدفی قرار گیرد
کاو را به درونه گوهری هست
۵
اما صدفی که دُر ندارد
در جُستن دُرش معبری هست
۶
گه در یم و گاه سوی ساحل
در جُستن قطرهاش سری هست
۷
خاموش و طمع مکن سکینه
آن راست سکون که مخبری هست
تصاویر و صوت


نظرات
سیروس شاملو
سیروس شاملو
Behrouz