مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۳۹۳

۱

جمع باشید ای حریفان زانک وقت خواب نیست

هر حریفی کو بخسبد والله از اصحاب نیست

۲

روی بستان را نبیند راه بستان گم کند

هر که او گردان و نالان شیوه دولاب نیست

۳

ای بجسته کام دل اندر جهان آب و گل

می‌دوانی سوی آن جو کاندر آن جو آب نیست

۴

ز آسمان دل برآ ماها و شب را روز کن

تا نگوید شب روی کامشب شب مهتاب نیست

۵

بی خبر بادا دل من از مکان و کان او

گر دلم لرزان ز عشقش چون دل سیماب نیست

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 263
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 177
پری ساتکنی عندلیب :

نظرات

user_image
هنگامه حیدری
۱۳۹۳/۱۱/۱۵ - ۱۴:۱۹:۵۵
در بیت سوم می فرماید:ای بجسته کام دل اندر جهان آب و گلمی‌دوانی سوی آن جو کاندر آن جو آب نیستناظر است به آیه 39 سوره ی نوروَالَّذِینَ کَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ کَسَرَابٍ بِقِیعَةٍ یَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاء حَتَّی إِذَا جَاءهُ لَمْ یَجِدْهُ شَیْئًا وَوَجَدَ اللَّهَ عِندَهُ فَوَفَّاهُ حِسَابَهُ وَاللَّهُ سَرِیعُ الْحِسَابِو کسانی که کفر ورزیدند کارهایشان چون سرابی در زمینی هموار است که تشنه آن را آبی می‏پندارد تا چون بدان رسد آن را چیزی نیابد و خدا را نزد خویش یابد و حسابش را تمام به او دهد و خدا زودشمار است