مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۴۱۲

۱

آنک بی‌باده کند جان مرا مست کجاست

و آنک بیرون کند از جان و دلم دست کجاست

۲

و آنک سوگند خورم جز به سر او نخورم

و آنک سوگندِ من و توبه‌ام اشکست کجاست

۳

و آنک جان‌ها به سحر نعره‌زنانند از او

و آنک ما را غمش از جای ببرده‌ست کجاست

۴

جانِ جان‌ست وگر جای ندارد چه عجب

این‌که جا می‌طلبد در تنِ ما هست کجاست

۵

غمزه‌ی چشم بهانه‌ست و زان‌سو هوسی‌ست

و آنک او در پس غمزه‌ست دلم خَست کجاست

۶

پرده‌ی روشنِ دل بست و خیالات نمود

و آنک در پرده چنین پرده‌ی دل بست کجاست

۷

عقل تا مست نشد چون و چرا پست نشد

و آنک او مست شد از چون و چرا رست کجاست

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 273
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 184
پریسا یزدانیان :
احسان هومان :
محسن لیله‌کوهی :
پری ساتکنی عندلیب :

نظرات

user_image
دکتر ترابی
۱۳۹۲/۱۲/۰۵ - ۱۳:۲۷:۱۲
علیرضا افتخاری دو بیت نخست این غزل را به دلنشین ترین صورت اجرا کرده است.
user_image
ناز بانو
۱۳۹۳/۰۵/۱۷ - ۱۵:۲۶:۱۹
هژیر جان این را که دیگه فوق العاده عالی خوانده ای
user_image
shakiba
۱۳۹۴/۰۲/۱۲ - ۱۵:۴۰:۴۴
ﺳﻼﻡ. ﺷﻜﻴﺒﺎ ﻫﺴﺘﻢ ﺳﺎﻛﻦ اﻣﺮﻳﻜﺎ. ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺑﻪ ﺷﻌﺮ ﻋﻼﻗﻪ ﺩاﺭﻡ ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﺑﺎﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻳﻨﻜﻪ ﺭﺷﺘﻪ اﻡ ﺗﺠﺮﺑﻲ ﺑﻮﺩﻩ و ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﺗﺠﺮﺑﻲ ﻳﺎ ﺭﻳﺎﺿﻲ ﺑﻮﺩه اﻧﺪ , ﻫﻴﭻ اﺯ ﺷﻌﺮﻭ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻧﻤﻴﺪاﺩﻧﺪ. و ﻣﻦ ﺑﺮاﻱ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻫﺮﺷﻌﺮ ﺳﺎﻋﺘﻬﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﺭﺳﺎﻳﺘﻬﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺎﺷﻢ. ﻟﻂﻔﺎ ﺭاﻫﻨﻤﺎﻳﻲ اﻡ ﻛﻨﻴﺪ. ﺳﭙﺎﺳﮕﺰاﺭﻡ.
user_image
معصومه
۱۳۹۵/۰۱/۰۸ - ۱۲:۱۹:۳۳
دل خست کجاست یعنی چی؟ به نظرم خسته چندان معنی نمیده
user_image
دوستدار
۱۳۹۵/۰۱/۰۹ - ۲۳:۲۹:۲۲
جناب شمس ، زن یا مرد بودن حقیر برای سرکار یا دیگر دوستان که ممکن است دیدگاه های گاه گاهی مرا بخوانند چیزی را عوض نمی کند، مگر که بخواهید مرا به عنوانی بخوانیدکه در آن صورت : مرا مپرس که چونی، به هر صفت که تو خواهیمرا مگو که چه نامی، به هر لقب که تو خوانیو در همین غزل شاه بیتی است که دریغم آمد شما را یاد آور نشوم بر آتش تو نشستیم و دود شوق بر آمد تو ساعتی ننشستی که آتشی بنشانی الاحقر دوستدار
user_image
نوید
۱۳۹۵/۰۶/۱۶ - ۰۰:۳۹:۱۹
سلاممعنی مصرع دوم از بیت اول چیه دقیقا؟؟؟
user_image
مهناز ، س
۱۳۹۵/۰۶/۱۶ - ۱۲:۴۰:۱۰
نوید گرامی و آنک بیرون کند از جان و دلم دست کجاست گویا میگوید ، کجاست آن که کاری کند تا از جان و دلم دست بردارم .مانا باشید
user_image
فرهاد
۱۳۹۶/۱۰/۱۷ - ۱۰:۵۱:۲۳
نوید عزیز!من هم درپی معنی این مصراع هستم. حداقل نتایج جستجویم را میتوانم بدون تضمین در اختیارت بگذارم. به شهادت فرهنگ دهخدا "دست بیرون کردن" به معنای دست قطع کردن است.شمربن ذی الجوشن سر حسین بیرون کرد و عبیداﷲبن زیاد آن سر وی با زنان و کودکان خرد اسیر کرد و بشام فرستاد. (تاریخ سیستان ). لیث بن فضل او را بگرفت و دست و پای او بیرون کرد. (تاریخ سیستان ).- بیرون کردن پوست ؛ سلخ . کندن پوست . باز کردن پوست . جدا کردن پوست از اندام و من اینطور میفهمم که: کو آن کس که دست دشمن مرا که قصد جان و دل مرا کرده است قطع کند؟ امید دارم کمکی شده باشد.
user_image
فروغ فرخزاد
۱۳۹۶/۱۱/۲۲ - ۱۳:۵۹:۳۳
اساتید گرانقدر، با اینکه سعی و خدمت شما به ادبیات فارسی را بسیار گرامی و قابل ستایش میدانم، اما دنیایی که من و هدایت و گلستان در آن هستیم، دنیای پیچیدگی در محتوی و سادگی در متن است. به همین دلیل است که من در جایی میگویم: من خواب دیده ام که کسی می آیدکسی که مثل هیچ کس نیستکسی می ایدکسی می ایدکسی که در دلش با ماست، در نفس اش با ماست، در صدایش با ماستدوستدار شما خوبانفروغ
user_image
بیگانه
۱۳۹۷/۰۳/۲۳ - ۰۶:۴۹:۱۰
سلام.متأسفانه افراد سبک همیشه همه جا وجود دارند و دیده می شوند، از جمله متأسفانه در سایت ادبی گنجور. این افراد سبک و جلفی که می آیند این جا لودگی می کنند، احتمال می رود همان هایی هستند که روی کتیبه ها و آثار تاریخی، با چاقو حکاکی کرده و مزه پرانی های بی مزه ی مسخره می کنند. این که ربطش چه بود را آنان که می فهمند، خواهند فهمید.
user_image
بیگانه
۱۳۹۷/۰۳/۲۳ - ۰۶:۵۳:۱۷
از گنجور قطعا انتظار می رود که بر سایت، درست نظارت داشته باشد و به امان مردم رهایش نکند. چه وضعی است؟ یک شخص فرنگی اگر بخواهد برای یادگاری زبان فارسی به سایت گنجور که یک سایت مطرح ادبی است رجوع کند، و با چنین کامنت هایی مواجه شود، چه خواهد شد؟ آبروریزیست. گنجور باید بر سایتش نظارت داشته باشد. این طوری که نمی شود. بی نظارت و بی مدیر، فقط هم همان کامنت اول و دوم فوقش جواب داده می شود. گنجور سایت ضعیفی است. باید بیش تر رویش کار کنید. خیلی جا دارد هنوز. اگر یک نفر بیاید این جا ناسزا هم بگوید کسی ناظر نیست که پاکش کند و این، خیلی ناجور است. اهتمام کنید.
user_image
بهنام
۱۳۹۷/۰۴/۱۵ - ۰۹:۱۵:۲۱
بزرگوار شما دیگه از غلط های تایپی به غلط های فاحش املایی در این شعر زیبا رسیدیدآنک یا "آن که"؟
user_image
:)
۱۳۹۷/۰۵/۲۸ - ۰۳:۰۰:۲۳
آنکه در دیده عیان نیست ولی هست کجاست؟-همای
user_image
میثم سعدی
۱۳۹۷/۰۶/۲۰ - ۰۴:۲۴:۰۴
درود.جناب بهنام گرامی، آنک همان کوتاه شده‌ی آن که می‌باشد، اشتباه نوشتاری نیست.لغت‌نامه دهخدا: آنک . (ضمیر + حرف ربط) مخفف آنکه پایدار باشید.بدرود.
user_image
بانو
۱۳۹۷/۰۶/۲۴ - ۱۵:۵۷:۱۷
سلام ، خدا قوت جان جان است اگر جای ندارد چه عحباین که جا می طلبد در تن ما هست کجاست ممنون میشم مفهوم این بیت رو لطف کنید
user_image
م. شهرناز
۱۳۹۹/۰۳/۰۱ - ۰۴:۱۳:۴۵
هر دو بزرگواری که این شعر زیبای مولانا را دکلمه کرده‌اند تحت تاثیر دکلمه شاملو به غلط آنک را آنکه خوانده اند و در دو بیت هم واو اضافه گذاشته‌اند! جالب است که شاملو در بروشور کاست این اجرا به غلط‌خوانی اشعار مولانا معترف بوده و ظاهرا پیش از آن اجرای پرغلط دیگری داشته و این نمونه که اکنون دشت همگان است را در جبران آن خطا دکلمه کرده؛ با ابن حال این اجرا نیز خالی از خطا نیست.آنک به عنوان مخفف آنکه مقطیع شاعرانه مولانا در شروع هر بیت است و بدیهی‌ات برای او ساده بود که جای «آنک»، «آنکه» بگذارد!
user_image
احمد
۱۳۹۹/۱۱/۱۶ - ۰۱:۳۵:۰۹
ایرج شهبازی: دست از جان و دلِ کسی بیرون کردن: (کنایه) او را از خود تهی کردن و بر جای او قرار گرفتن. منِ او را به کناری زدن و همۀ وجود او را تسخیر و تصرّف کردن
user_image
شیرین
۱۴۰۰/۰۸/۱۲ - ۱۰:۲۰:۳۳
سراسر این شعر، عشق بی‌نهایت به محبوب را وصف می‌کند و رسیدن به محبوب حقیقی را در مستی عشق الهی و محو و بیخودی از خود، می‌داند. آنجا که عقل هم مست شود و از چون و چرا و برهان و دلیل برهد و با عشق یکی شود و فقط در راه معبود حقیقی فنا شود. مولانا از شدت مستی در این شراب ربانی و عشق الهی، این معشوق ازلی و ابدی را درخواست می‌کند حال آنکه خود او با فنای خود به این معشوق رسیده است. شعر بسیار عارفانه و الهی است. سپاس.
user_image
حسن
۱۴۰۰/۰۹/۰۵ - ۱۰:۵۶:۴۳
سلام روز همگی بخیر اگر اجازه بفرمایید جوابی داشتم خدمت حضرت مولانا که با کسب اجازه از دوستان اینجا درج کنم انکه بی باده کند جان مرا مست منم ان هوایی که کشم از دل و جان دست کجاست
user_image
حسن حضرتی پور
۱۴۰۱/۱۰/۰۴ - ۱۴:۵۱:۵۵
سلام به عزیزان فرهیخته. برداشت حقیر از مصرع دوم بیت اول، از خود بیخود شدن است و به حالت رقص در آمدن جان و دل است.
user_image
بابک بامداد مهر
۱۴۰۲/۰۳/۱۳ - ۰۲:۱۹:۰۳
مسلما رعایت موسیقی وقافیه وایجاد هم وزنی درقراردادن "دست" مقابل "مست" دلیل اول شکل گیری بیت اول است ومولوی دربند دقت انتقال معنی برای همه افرادنبوده است.اما مشخص است آن کسی که با سخن ومعنای وجود اورا مست و ازخودبیخود می کند درادامه ازجان ودل مولوی "دست بیرون می کند"یعنی رابطه اش را با جان ودل قطع می کند ویکسره حضور وهستی خدایی می شود. فضای غزل تحت تاثیر "آن کسی"یا انک هست واو کسی نیست جز مصاحب خداگونه ای همانند شمس تبریزی. آن که جانها به سحرنعره زنانند از او :البته خود منشا هستی وخداست و شمس نیز چون انسانی خدایی است در قسمتهای دیگرغزل مخاطب مولوی است.
user_image
حیدر معماری نسب
۱۴۰۳/۰۴/۲۰ - ۱۶:۱۲:۴۴
سلاممن رشته ام ادبیات نبوده ولی از کودکی شعر رو خوب میفهمیدیم و تا حدودی هم علاقه دارم.در مصرع دوم بیت دوم:و آنک سوگندِ من و توبه‌ام اشکست کجاستبه نظرم این کلمه "اشکست" نادرسته، به نظرم کلمه "بشکست" درست باشه با توجه هم به کلمات قبلی و هم وزن شعرالبته پا تو کفش بزرگان ادب کردمحتما اساتید اهل فن اگر خطا گفتم تصحیح خواهند کرد.با تشکر از سایت خوب گنجور