مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۴۱۳

۱

من نشستم ز طلب وین دل پیچان ننشست

همه رفتند و نشستند و دمی جان ننشست

۲

هر کی استاد به کاری بنشست آخر کار

کار آن دارد آن کز طلب آن ننشست

۳

هر کی او نعره تسبیح جماد تو شنید

تا نبردش به سراپرده سبحان ننشست

۴

تا سلیمان به جهان مهر هوایت ننمود

بر سر اوج هوا تخت سلیمان ننشست

۵

هر کی تشویش سر زلف پریشان تو دید

تا ابد از دل او فکر پریشان ننشست

۶

هر کی در خواب خیال لب خندان تو دید

خواب از او رفت و خیال لب خندان ننشست

۷

ترشی‌های تو صفرای رهی را ننشاند

وز علاج سر سودای فراوان ننشست

۸

هر که را بوی گلستان وصال تو رسید

همچنین رقص کنان تا به گلستان ننشست

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 274
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 184
پری ساتکنی عندلیب :

نظرات

user_image
جواد یاوری
۱۳۹۱/۰۳/۲۳ - ۱۰:۵۷:۵۸
مصرع اول بیت سوم اشاره دارد به آیه 44 سوره اسراء(آسمان‏های هفتگانه و زمین و هر کس که در آنهاست ، او را تسبیح می‏گویند ، وهیچ چیزی نیست مگر اینکه همراه با ستایش تسبیح او میگوید ، ولی شما تسبیح آنها را نمی‏فهمید ، یقیناً او بردبار و بسیار آمرزنده است)
user_image
عبدالله
۱۳۹۶/۰۳/۲۸ - ۱۹:۳۱:۲۹
دوستان، معنای مهر هوای چیزی یا کسی نمودن چیست و مهر راآیا با فتح میم باید تلفظ کرد یا کسر آن؟
user_image
سپیدار
۱۳۹۷/۰۴/۰۸ - ۰۵:۴۵:۴۳
تا سلیمان به جهان مُهرِ هوایت ننمودبر سر اوج هوا تخت سلیمان ننشست
user_image
بشارتی
۱۴۰۲/۱۲/۰۲ - ۱۶:۱۷:۰۴
مهر: با فتح میم به معنی تعشق و عاطفه است