مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۴۶۷

۱

آنک چنان می‌رود ای عجب او جان کیست

سخت روان می‌رود سرو خرامان کیست

۲

حلقه آن جعد او سلسله پای کیست

زلف چلیپا و شش آفت ایمان کیست

۳

در دل ما صورتیست ای عجب آن نقش کیست

وین همه بوهای خوش از سوی بستان کیست

۴

دیدم آن شاه را آن شه آگاه را

گفتم این شاه کیست خسرو و سلطان کیست

۵

چون سخن من شنید گفت به خاصان خویش

کاین همه درد از کجاست حال پریشان کیست

۶

عقل روان سو به سو روح دوان کو به کو

دل همه در جست و جو یا رب جویان کیست

۷

دل چه نهی بر جهان باش در او میهمان

بنده آن شو که او داند مهمان کیست

۸

در دل من دار و گیر هست دو صد شاه و میر

این دل پرغلغله مجلس و ایوان کیست

۹

عرصه دل بی‌کران گم شده در وی جهان

ای دل دریاصفت سینه بیابان کیست

۱۰

غم چه کند با کسی داند غم از کجاست

شاد ابد گشت آنک داند شادان کیست

۱۱

ای زده لاف کرم گفته که من محسنم

مرگ تو گوید تو را کاین همه احسان کیست

۱۲

آن دم کاین دوستان با تو دگرگون شوند

پس تو بدانی که این جمله طلسم آن کیست

۱۳

نقد سخن را بمان سکه سلطان بجو

کای زر کامل عیار نقد تو از کان کیست

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 305
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 203
عندلیب :

نظرات

user_image
نادر..
۱۳۹۶/۰۳/۳۰ - ۰۹:۵۳:۰۸
حلقه آن جعد او سلسله پای کیستزلف چلیپا وشش آفت ایمان کیستدر دل ما صورتیست.. ای عجب! آن نقش کیست؟..
user_image
برگ بی برگی
۱۳۹۸/۰۳/۲۰ - ۰۳:۰۹:۰۷
درود بر شما نادر عزیز . صحیح خواندن از نگارش صحیح می آید .
user_image
آرام نوبری نیا
۱۳۹۸/۰۷/۱۵ - ۱۶:۰۵:۲۴
این شعر زیبا را آقای وحید تاج درآلبوم: در عشق زنده بایدآهنگ : سرو خرامانبسیار زیبا اجرا و خوانده است.
user_image
میر مصطفا قهرمانی
۱۴۰۲/۱۱/۰۶ - ۱۳:۲۳:۴۷
سلام و درود دوستان و اساتید گرامی ، لطفاً بفرمایید منظور مولانا از این بیت : «نقد سخن را بمان ! » ، منظور اینست که بر نقد سخن باقی بمان ! یا نقد سخن را واگذار!  منظور ادامه ! نقد سخن هست یا ترک ! نقد سخن