
مولانا
غزل شمارهٔ ۴۷۳
۱
هر نفس آواز عشق میرسد از چپ و راست
ما به چمن میرویم عزم تماشا که راست
۲
نوبت خانه گذشت نوبت بستان رسید
صبح سعادت دمید وقت وصال و لقاست
۳
ای شه صاحب قران خیز ز خواب گران
مرکب دولت بران نوبت وصل آن ماست
۴
طبل وفا کوفتند راه سما روفتند
عیش شما نقد شد نسیه فردا کجاست
۵
روم برآورد دست زنگی شب را شکست
عالم بالا و پست پرلمعان و صفاست
۶
ای خنک آن را که او رست از این رنگ و بو
زانک جز این رنگ و بو در دل و جان رنگهاست
۷
ای خنک آن جان و دل کو رهد از آب و گل
گرچه در این آب و گل دستگه کیمیاست
تصاویر و صوت


نظرات
اسماعیل اسدی ده میراحمدی
اسماعیل اسدی ده میراحمدی