
مولانا
غزل شمارهٔ ۴۸۴
۱
هر آنچ دور کند مر تو را ز دوست بدست
به هر چه روی نهی بیوی ار نکوست بدست
۲
چو مغز خام بود در درون پوست نکوست
چو پخته گشت از این پس بدانک پوست بدست
۳
درون بیضه چو آن مرغ پر و بال گرفت
بدانک بیضه از این پس حجاب اوست بدست
۴
به خلق خوب اگر با جهان بسازد کس
چو خلق حق نشناسد نه نیک خوست بدست
۵
فراق دوست اگر اندکست اندک نیست
درون چشم اگر نیم تای موست بدست
۶
در این فراق چو عمری به جست و جو بگذشت
به وقت مرگ اگر نیز جست و جوست بدست
۷
غزل رها کن از این پس صلاح دین را بین
از آنک خلعت نو را غزل رفوست بدست
تصاویر و صوت


نظرات
بابک