مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۴۹۷

۱

صوفیان آمدند از چپ و راست

در به در کو به کو که باده کجاست

۲

در صوفی دل‌ست و کویش جان

باده صوفیان ز خم خداست

۳

سر خم را گشاد ساقی و گفت

الصلا هر کسی که عاشق ماست

۴

این چنین باده و چنین مستی

در همه مذهبی حلال و رواست

۵

توبه بشکن که در چنین مجلس

از خطا توبه صد هزار خطاست

۶

چون شکستی تو زاهدان را نیز

الصلا زن که روز روز صلاست

۷

مردمت گر ز چشم خویش انداخت

مردم چشم عاشقانت جاست

۸

گر برفت آب روی کمتر غم

جای عاشق برون آب و هواست

۹

آشنایان اگر ز ما گشتند

غرقه را آشنا در آن دریاست

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 321
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 214
عندلیب :

نظرات