مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۵۱۲

۱

صبر مرا آینه بیماریست

آینه عاشق غمخواریست

۲

درد نباشد ننماید صبور

که دل او روشن یا تاریست

۳

آینه جویی‌ست نشان جمال

که رخم از عیب و کلف عاریست

۴

ور کلفی باشد عاریتیست

قابل داروست و تب افشاریست

۵

آینه رنج ز فرعون دور

کان رخ او رنگی و زنگاریست

۶

چند هزاران سر طفلان برید

کم ز قضا دردسری ساریست

۷

من در آن خوف ببندم تمام

چون که مرا حکم و شهی جاریست

۸

گفت قضا بر سر و سبلت مخند

کاین قلمی رفته ز جباریست

۹

کور شو امروز که موسی رسید

در کف او خنجر قهاریست

۱۰

حلق بکش پیش وی و سر مپیچ

کاین نه زمان فن و مکاریست

۱۱

سبط که سرشان بشکستی به ظلم

بعد توشان دولت و پاداریست

۱۲

خار زدی در دل و در دیدشان

این دمشان نوبت گلزاریست

۱۳

خلق مرا زهر خورانیده‌ای

از منشان داد شکرباریست

۱۴

از تو کشیدند خمار دراز

تا به ابدشان می و خماریست

۱۵

هیزم دیک فقرا ظالمست

پخته بدو گردد کو ناریست

۱۶

دم نزدم زان که دم من سکست

نوبت خاموشی و ستاریست

۱۷

خامش کن که تا بگوید حبیب

آن سخنان کز همه متواریست

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 331
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 220
عندلیب :

نظرات

user_image
ساعد هاشمی
۱۳۹۶/۰۸/۱۵ - ۰۷:۰۰:۳۵
این غزل بسیار زیبا را استاد پرویز شهبازی در برنامه شماره 512 گنج حضور به طور کامل شرح و تفسیر نموده اند .از طریق لینک www.parvizshahbazi.com می توانید به برنامه مذکور و سایر برنامه های گنج حضور دسترسی داشته باشید .
user_image
ساعد هاشمی
۱۳۹۶/۰۸/۱۵ - ۰۷:۰۳:۲۶
با عرض معذرت ، شماره برنامه گنج حضور ، 214 صحیح است