
مولانا
غزل شمارهٔ ۵۲۲
۱
ماه دیدم شد مرا سودای چرخ
آن مهی نی کو بود بالای چرخ
۲
تو ز چرخی با تو میگویم ز چرخ
ور نه این خورشید را چه جای چرخ
۳
زهره را دیدم همیزد چنگ دوش
ای همه چون دوش ما شبهای چرخ
۴
جان من با اختران آسمان
رقص رقصان گشته در پهنای چرخ
۵
در فراق آفتاب جان ببین
از شفق پرخون شده سیمای چرخ
۶
سر فروکن یک دمی از بام چرخ
تا زنم من چرخها در پای چرخ
۷
سنگ از خورشید شد یاقوت و لعل
چشم از خورشید شد بینای چرخ
۸
ماه خود بر آسمان دیگرست
عکس آن ماهست در دریای چرخ
تصاویر و صوت


نظرات
امید
مهدی
بی سواد
هادی
همایون