
مولانا
غزل شمارهٔ ۵۳۳
رندان سلامت میکنند جان را غلامت میکنند
مستی ز جامت میکنند مستان سلامت میکنند
در عشق گشتم فاشتر وز همگنان قلاشتر
وز دلبران خوشباشتر مستان سلامت میکنند
غوغای روحانی نگر سیلاب طوفانی نگر
خورشید ربانی نگر مستان سلامت میکنند
افسون مرا گوید کسی توبه ز من جوید کسی
بی پا چو من پوید کسی مستان سلامت میکنند
ای آرزوی آرزو آن پرده را بردار زو
من کس نمیدانم جز او مستان سلامت میکنند
ای ابر خوشباران بیا وی مستی یاران بیا
وی شاهِ طراران بیا مستان سلامت میکنند
حیران کن و بیرنج کن ویران کن و پرگنج کن
نقد ابد را سنج کن مستان سلامت میکنند
شهری ز تو زیر و زبر هم بیخبر هم باخبر
وی از تو دل صاحبنظر مستان سلامت میکنند
آن میر مهرو را بگو وان چشم جادو را بگو
وان شاه خوشخو را بگو مستان سلامت میکنند
آن میر غوغا را بگو وان شور و سودا را بگو
وان سرو خضرا را بگو مستان سلامت میکنند
آن جا که یک باخویش نیست یک مست آنجا بیش نیست
آن جا طریق و کیش نیست مستان سلامت میکنند
آن جان بیچون را بگو وان دام مجنون را بگو
وان دُرّ مکنون را بگو مستان سلامت میکنند
آن دام آدم را بگو وان جان عالم را بگو
وان یار و همدم را بگو مستان سلامت میکنند
آن بحر مینا را بگو وان چشم بینا را بگو
وان طور سینا را بگو مستان سلامت میکنند
آن توبهسوزم را بگو وان خرقهدوزم را بگو
وان نورِ روزم را بگو مستان سلامت میکنند
آن عید قربان را بگو وان شمع قرآن را بگو
وان فخر رضوان را بگو مستان سلامت میکنند
ای شه حسامالدین ما ای فخر جمله اولیا
ای از تو جانها آشنا مستان سلامت میکنند
تصاویر و صوت


نظرات
علیرضا
پاسخ: لطفاً جزئیات مشکل را بفرمایید.
علیرضا
پاسخ: با تشکر، مصرعی جانیفتاده، مشکل طولانی بودن یکی از ابیات بود که با تصحیح نحوهٔ نمایش حل شد.
ناشناس
وحید
صادق
باران
منصور
پاسخ به باران عزیز عرض می کنم بر اساس آنچه در لغت نامه ها آمده است آرزو در معانی ذیل به کار می رود:خواهش، کام، مراد، چشمداشت، امید، توقع، انتظار، شوق، اشتیاق، شهوت، هوی، معشوق، محبوب، دلبر، مطلوب، دلخواه، آز، حرص، استبداد رای، خودرایی، خود سری، خواستگاری( زن ) خطبه.به نظر من در مصرع «ای آرزوی آرزو آن پرده را بردار زو» آرزوی آرزو به معنی دلبر دلبران است
باران
یاسین
ناشناس
حامد
فرزام
بهرام بحری
فاضل
حسین خان
رامین
باختر نشین
س ، م
سعید
مجتبی کلانی
سعید
فرزام
محمد فروتن
فرشاد
negin
پاسخ به ایرادی که از جانب اقای وحید مطرح شد باید بگویم ساخت صفاتی که به همراه ان ایجاد می شوند،از ترکیب بن مضارع با این پسوند صفت ساز هست درحالی که برای مثال واژه ی مست،اصلا بن فعل نیست و دیگر این که این واژه خود صفت است و جمع ان با پسوند ان،حشو.بنظر می رسد شما در این قسمت دچار اشتباه شده اید وگرنه واژه ی مستان در این شعر دقیقا بر جمع دلالت دارد.
فرزاد اقبال
فرزاد اقبال
فرزاد اقبال
شاهرخ
حمیدی
محمدی
احمد آذرکمان ۰۴۹۰۳۰۰۶۶۹.a@gmail.com
رضا
حبیب
میلاد
nahal n
حجت الله ماله میر
هادی
سید عماد
محمدعلی مهدی زاده فومنی
یسنا
یوسف رشیدی
چیذر