مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۵۴۶

۱

هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود

وارهد از حد جهان بی‌حد و اندازه شود

۲

خاک سیه بر سر او کز دم تو تازه نشد

یا همگی رنگ شود یا همه آوازه شود

۳

هر که شدت حلقهٔ در زود برد حقه زر

خاصه که در باز کنی محرم دروازه شود

۴

آب چه دانست که او گوهر گوینده شود

خاک چه دانست که او غمزه غمازه شود

۵

روی کسی سرخ نشد بی‌مدد لعل لبت

بی تو اگر سرخ بود از اثر غازه شود

۶

ناقه صالح چو ز کُه زاد یقین گشت مرا

کوه پی مژده تو اشتر جمازه شود

۷

راز نهان دار و خمش ور خمشی تلخ بود

آنچ جگرسوزه بود باز جگرسازه شود

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 368
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 232
محسن لیله‌کوهی :
عندلیب :
علی اسلامی مذهب :

نظرات

user_image
نیما مالکی
۱۳۸۹/۰۸/۲۱ - ۱۲:۰۶:۲۰
با سلام.این بیت آخرش آنچه جگر سوزه بود باز جگر سازه شود.آنچه به صورت آنچ نوشته شده است.با تشکر
user_image
طناز قدرتی
۱۳۸۹/۱۰/۲۴ - ۰۳:۱۰:۳۸
با سلام.در بیت سوم "هر کی شدت حلقه ی در" نادرست است. صحیح آن به صورت زیر است:هر که شدت حلقه ی در زود برد حقه ی زر..از سایت عالی تان سپاسگذارم
پاسخ: با تشکر، این نحوهٔ نوشتن «که» به صورت «کی» در قدیم مرسوم بوده. جایگزین کردیم مطابق پیشنهادتان.
user_image
نگین شکروی
۱۳۸۹/۱۰/۲۴ - ۱۳:۴۵:۳۰
با درود و سپاس فراواندر بیت سوم " هرکی شدت..." مطابق با نسخه چاپی است.(دیوان شمس،انتشارات امیرکبیر،سال 1341)
user_image
مرجان
۱۳۹۳/۰۳/۲۷ - ۱۴:۱۷:۱۹
با سلام و تشکر از سایت خوبتون.اگر در نوشتن اشعار نشانه گذاری رعایت می شد خیلی بهتر بود هم در شیوه خواندن هم در درک معانی. بازم ممنون
user_image
مرتضی قمشه ای
۱۳۹۳/۰۸/۲۹ - ۰۳:۴۶:۰۳
در
پاسخ به خانم مرجان:درست است که نقطه گذاری خواندن و معنی کردن شعر را راحت میکند ولی در شعر سنتی فارسی نباید دست برد.. در بسیاری موارد نقطه گذاری ایهامات (یا چند معانیی موازی داشتن) شعر را از بین می برد و حال آنکه شاعر قصد داشته است که شعر ش دو پهلو یا چند بهلو باشد. دیگر اینکه حتی اگر شاعر قصد نداشته است که دو پهلو سخن بگوید باز هم اشکالی ندارد که خواننده احتیار داشته باشد که شعر را دو پهلو تلقی کند. و یک معنی آآنرا تاکید کند یا نکند. شعر سنتی فارسی متعلق به فرهنگ فارسی زبانان است نه شاعر اصلی شعر. در فرهنگ مردم گاه شعر معانیی پیدا می کند که الزاما در ذهن شاعر نبوده است و این در یک فرهنگ و زبان زنده هیج اشکالی ندارد - ولی اگر شعر به زبان سانسکریت یا لاتین (که زبانهای مرده هستند) باشد دیگر این حرف صادق نیست (یعنی خواننده احتیاراتش در مودر شعر باید محدود شود به قصد شاعر).
user_image
ناشناس
۱۳۹۳/۱۱/۰۸ - ۱۳:۲۴:۵۱
بیت پنجم، "بی تو اگر سرخ شود" بهتر نیست؟
user_image
شریفیان
۱۳۹۴/۱۱/۰۸ - ۱۳:۲۷:۵۰
آب چه دانست که او گوهر گوینده شودخاک چه دانست که او غمزه غمازه شودلطفن معنی بیت را میخواهم
user_image
عباس
۱۳۹۴/۱۱/۱۵ - ۲۲:۱۹:۲۵
در جواب ناشناسآب چه دانست که او گوهر گوینده شودخاک چه دانست که او غمزه غمازه شوداشاره به انسان دارد که از خاک و آب ( گل) آفریده شده و به مدد غمزه الهی گوینده شده و زیبائی و جلال پیدا می کند. اشاره دارد که این باور کردنی نیست
user_image
علی
۱۳۹۴/۱۲/۱۴ - ۰۴:۱۷:۱۸
لطفا راهنمایی بفرمائید تفسیر و معانی ابیات را از کچا می توانم داشته باشم ممنون از سایت خوبتان
user_image
حسن رضایی
۱۳۹۴/۱۲/۱۵ - ۲۳:۴۴:۳۸
معنی ابیاتحال سخن تازه ای بگو تادنیا وآخرت تازه شود،سخنی که ازمحدوده ی جهان هم فراتر رود ونامحدود گردد. بدبخت کسی که از سخن تو(آیات الهی)تأثیرنپذیرد،چنین کسی مجبور است منافقانه خودرا موافق سخن تونشاندهد وگرنه رسواخواهدشد(مردم می فهمند که کافراست). هرکس به درگاه تو مدام منتظر بماندبه گنج معرفت دست می یابدبلکه وقتی درمعرفت به رویش بازشدمحرم اسرارالهی هم می شود. (بایدامیدواربودچنانکه)آب باورنمی کرد روزی به انسان تبدیل شودوسخن بگویدوخاک نمی دانست که روزی بیان کننده ونشان دهنده ی اسرار وآیات الهی خواهدشد(اشاره به سربرآوردن گیاهان از خاک داردواین که خاک همه ی موجودات را دردل خود پنهان می کندوسپس به حکم الهی آن هارا آشکارخواهد کرد). هیچ کس بدون تأیید توبه خوشبختی وسرافرازی نمی رسداگربدون تأیید تو کسی خودش راسرافرازنشان داد شبیه پیرزنی است که بخواهد باسرخاب خودش راجوان نشان دهد. خبرخوش تو کوه رابه حرکت وامیدارد دلیلش زادن شتر حضرت صالح ازدل کوه است. تو(ای مولانا)اکنون خاموش باش وازاسرار سخنی نگو هرچندرازداری دشواراست اما همین تحمل این دشواری سبب آسانی کارت خواهدشد.
user_image
بیداد
۱۳۹۵/۱۰/۲۰ - ۱۷:۴۱:۳۷
این غزل رو استاد ناظری در کاست سخن تازه اجرا کرده که به دوستان پیشنهاد میکنم حتما گوش بکنن
user_image
محمد
۱۳۹۷/۰۸/۱۷ - ۱۴:۴۵:۴۷
پیوند به وبگاه بیرونی باسلام این غزل توسط استاد دکتر حاجی بلند شرح شده است که دوستان میتوانند درلینک ذیل انرا مشاهد ه کنندپیوند به وبگاه بیرونی
user_image
محمد
۱۳۹۷/۰۸/۱۷ - ۱۴:۵۱:۴۶
پیوند به وبگاه بیرونیباسلام این غزل توسط استاد حاجی بلند شرح شده است که دوستان میتوانند درلینک بالا انرا مشهده کنند
user_image
محمد
۱۳۹۷/۰۸/۱۷ - ۱۵:۰۶:۵۱
باسلام وپوزش ازدوستان لینک غزل 546 بقرار ذیل است
user_image
محمد
۱۳۹۷/۰۸/۱۷ - ۱۵:۰۸:۱۴
باسلام وپوزش از دوستان لینک غزل 546 بقرار ذیل است پیوند به وبگاه بیرونی
user_image
همایون
۱۳۹۷/۰۹/۲۲ - ۱۹:۵۲:۱۲
این غزل دارای مطلع بسیار زیبائی استدو جهان نزد جلال دین جهان پیدا و جهان نهان است یا جهان غیب و جهان آشکارجلال دین عقیده دارد که جهان آشکار دائماً از جهان پنهان می‌‌روید و آفریده می‌‌شود و به آن باز می‌‌گرددو این گونه نوی همیشه در کار است که آنرا به بهار تشبیه می‌‌کند که از غیب می‌‌آید و شکوفه آن در هستی‌ آشکار می‌‌شود و خرمی و نوی همراه می‌‌آوردسخن نیز از دنیای غیب می‌‌آید و مستی آن باعث نوی و بزرگی انسان استاگر سخن نباشد این نوی نیز از کار می‌‌افتد و معنی‌ خود را از دست می‌‌دهد و جهان همواره اسیر حد و مرز‌های بسته خود است که از شش جهت آنرا در خود گرفته است سخن سوی دیگری به جهان می‌‌دهد که با این شش سو متفاوت است و آن سوی درون و معنی‌ است که نوی جهان از آنجا می‌‌آید و عارف راز ورز و راز شناس است که راز‌های نو به هستی‌ می‌‌بخشد و خود نیز با سخن نو هر بار این راز‌ها را آشکار می‌‌سازد بدون سخن هستی‌ خالی‌ از راز است
user_image
نوری
۱۳۹۸/۰۷/۰۴ - ۱۶:۱۶:۵۸
این غزل با صدای بهرام گودرزی خوانده شده و بسیار زیباس
user_image
امیر جلیلی
۱۴۰۰/۰۷/۱۶ - ۱۵:۵۲:۱۳
در مصرع دوم بیت پنج اگر جای « بود » و « شد» جابجا بشه خیلی از لحاظ معنایی بهتر میشه .چونکه منظورش اینه که بدون کمک لعل لب دوست (سرخی لب معشوق = مجاز از الطاف خدا ) روی کسی یا همان گونه ی کسی سرخ نمیشود ( سرخ شدن روی کسی یعنی آن فرد از لحاظ جسمانی و روانی کاملاً سالم است وگر نه در صورت بیماری یا استرس زرد می‌شود چنانچه سعدی هم میفرماید  گویند روی سرخ تو سعدی که زر کرد ؟ یعنی چه چیزی باعث شده تا به این حال رو روز دربیایی و ... ) .واگر هم مشاهده کنی که روی کسی بدون لطف معشوق سرخ شده بدان که او از غازه ( لوازم آرایشی ) استفاده کرده و این لذت درونی ،شادی و سرخی طبیعی ندارد و زودگذر است . 
user_image
علیرضا زرین آرا
۱۴۰۲/۱۲/۰۸ - ۰۴:۰۶:۲۵
شهرام ناظری در آلبوم سخن تازه در آواز اصفهان این غزل را خوانده به نشانی زیر بروید پیوند به وبگاه بیرونی بهرام گودرزی در آواز دشتی این غزل را بصورت تصنیف خوانده میتوانید به نشانی زیر بروید پیوند به وبگاه بیرونی