مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۵۷

۱

مسلمانان مسلمانان چه باید گفت یاری را

که صد فردوس می‌سازد جمالش نیم خاری را

۲

مکان‌ها بی‌مکان گردد زمین‌ها جمله کان گردد

چو عشق او دهد تشریف یک لحظه دیاری را

۳

خداوندا زهی نوری لطافت بخش هر حوری

که آب زندگی سازد ز روی لطف ناری را

۴

چو لطفش را بیفشارد هزاران نوبهار آرد

چه نقصان گر ز غیرت او زند برهم بهاری را

۵

جمالش آفتاب آمد جهان او را نقاب آمد

ولیکن نقش کی بیند به جز نقش و نگاری را

۶

جمال گل گواه آمد که بخشش‌ها ز شاه آمد

اگر چه گل بنشناسد هوای سازواری را

۷

اگر گل را خبر بودی همیشه سرخ و تر بودی

ازیرا آفتی ناید حیات هوشیاری را

۸

به دست آور نگاری تو کز این دستست کار تو

چرا باید سپردن جان نگاری جان سپاری را

۹

ز شمس الدین تبریزی منم قاصد به خون ریزی

که عشقی هست در دستم که ماند ذوالفقاری را

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 75
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 62
پری ساتکنی عندلیب :
نازنین بازیان :

نظرات

user_image
همایون
۱۳۹۶/۰۸/۱۲ - ۱۸:۴۳:۱۲
وقتی می‌گوید مسلمانان معلوم میشه که با هر چه مسلمان است رودر رو میشود و خبری نو می‌‌آورد در حد پیامبر و بالاتر و از عشق خود که جنسیتی و غریزه یی نیست می‌گوید، انسانی‌ یافته است که صد بهشت میسازد و لطافت حور و نوی بهار را دارد و مهم تر آنکه جلال دین را چنان قدرتی داده که یک تنه رودرروی جهان و جهانیان می‌‌ایستد و با احساس بی‌ مرگی و جاودانگی شمشیر بر هر که دشمن شمس باشد میکشد و هر چه عشق دروغین است زیرا چنین توانایی را یافته است و بیهوده نمی گوید هر چند شمس همیشه او را از خونریزی منع میکرده است و این نیست جز اوج بی‌خودی بی‌خودی از عشق شورانگیز شمس
user_image
نادر..
۱۳۹۷/۰۲/۰۹ - ۰۹:۱۶:۵۵
اگر گل را خبر بودی، همیشه سرخ و تر بودیازیرا آفتی ناید حیات هوشیاری را..
user_image
مصطفی نصیری
۱۴۰۰/۰۱/۱۷ - ۱۵:۳۳:۲۲
وزن شعر بر اساس پایه واژگان فارسی به ای قرار است زدم من نی زدم من نی زدم من نی زدم من نی یاربابی زد ربابی زد ربابی زد ربابی زدعنوان وزن نغمه همایونی هشتایی درست