مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۶۰۶

۱

با تلخی معزولی میری بنمی ارزد

یک روز همی‌خندد صد سال همی‌لرزد

۲

خربندگی و آنگه از بهر خر مرده

بهر گل پژمرده با خار همی‌سازد

۳

زنهار نخندی تو تا اوت نخنداند

زیرا که همه خنده زین خنده همی‌خیزد

۴

ای روی ترش بنگر آن را که ترش کردت

تا او شکری شیرین در سرکه درآمیزد

۵

ای خسته افتاده بنگر که که افکندت

چون درنگری او را هم اوت برانگیزد

۶

گر زانک سگی خسبد بر خاک سر کویش

شیر از حذر آن سگ بگدازد و بگریزد

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 399
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 251
عندلیب :

نظرات