مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۶۲۲

۱

جان پیش تو هر ساعت می‌ریزد و می‌روید

از بهر یکی جان کس چون با تو سخن گوید

۲

هر جا که نهی پایی از خاک بروید سر

وز بهر یکی سر کس دست از تو کجا شوید

۳

روزی که بپرد جان از لذت بوی تو

جان داند و جان داند کز دوست چه می‌بوید

۴

یک دم که خمار تو از مغز شود کمتر

صد نوحه برآرد سر هر موی همی‌موید

۵

من خانه تهی کردم کز رخت تو پر دارم

می‌کاهم تا عشقت افزاید و افزوید

۶

جانم ز پی عشق شمس الحق تبریزی

بی پای چو کشتی‌ها در بحر همی‌پوید

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 405
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 255
محسن لیله‌کوهی :
عندلیب :

نظرات