مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۶۳۰

۱

گر دیو و پری حارس باتیغ و سپر باشد

چون حکم خدا آید آن زیر و زبر باشد

۲

بر هر چه امیدستت کی گیرد او دستت

بر شکل عصا آید وان مار دوسر باشد

۳

وان غصه که می‌گویی آن چاره نکردم دی

هر چاره که پنداری آن نیز غرر باشد

۴

خودکرده شمر آن را چه خیزد از آن سودا

اندر پی صد چون آن صد دام دگر باشد

۵

آن چاره همی‌کردم آن مات نمی‌آمد

آن چاره لنگت را آخر چه اثر باشد

۶

از مات تو قوتی کن یاقوت شو او را تو

تا او تو شوی تو او این حصن و مفر باشد

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 409
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 257
عندلیب :

نظرات