مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۶۳۱

۱

نومید مشو جانا کاومید پدید آمد

اومید همه جان‌ها از غیب رسید آمد

۲

نومید مشو گرچه مریم بشد از دستت

کان نور که عیسی را بر چرخ کشید آمد

۳

نومید مشو ای جان در ظلمت این زندان

کان شاه که یوسف را از حبس خرید آمد

۴

یعقوب برون آمد از پرده مستوری

یوسف که زلیخا را پرده بدرید آمد

۵

ای شب به سحر برده در یارب و یارب تو

آن یارب و یارب را رحمت بشنید آمد

۶

ای درد کهن گشته بخ بخ که شفا آمد

وی قفل فروبسته بگشا که کلید آمد

۷

ای روزه گرفته تو از مایده بالا

روزه بگشا خوش خوش کان غره عید آمد

۸

خامش کن و خامش کن زیرا که ز امر کن

آن سکته حیرانی بر گفت مزید آمد

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 409
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 258
عندلیب :

نظرات

user_image
محمد حسین غیاثی
۱۳۸۸/۰۶/۳۰ - ۱۳:۳۷:۱۶
در بیت دوم شعر بجای "عیسی را بر چرخ کشید" علی القاعده مولوی باید می گفت "عیسی را بر صلیب کشید".شاهکار مولانا اینجاست که از یک تصویر کهن الگویی استفاده می کند تا بین اعتقاد مسلمانان و مسیحیان جمع کند .یونگ می گوید"تصلیب روی چرخ یک الگوی اسطوره ای است.این همان چرخ - خورشید باستانی است و تصلیب نوعی قربانی به پیشگاه خدا-خورشید است تا خشم او فرو نشیند." اصول روانشناسی تحلیلی یونگ/ترجمه دکتر فرزین رضاعی ص 53
user_image
عرفی
۱۳۹۳/۰۸/۰۸ - ۰۸:۲۵:۵۴
بنده با فکر ناقص خود چیزی غیر از برداشت آقای غیاثی از بیت دوم دارم. صلح کلی و همه خدایی یک چیز است و تایید اعتقادات ناصحیح چیز دیگر. مولوی مصلوب شده عیسی را قبول ندارد و از بر چرخ کشیدنی که در بیت دوم گفته حتی اشاره ای هم بدان ندارد. بر چرخ کشیدن همان بر آسمان کشیدن است که طبق اعتقاد اسلامیان و از جمله مولوی، عیسی به صلیب کشیده نشده و به چرخ چهارم برده شده است(چرخ چخارم غیر از آسمان فلکی چهارم کنونی است. چرخ چهارم و غیر چهارم بسان دزوخ و مینو در همین زمین فعلی ما قرار دارد) مقصود اینکه از دید امثال مولوی، حضرت عیسی زنده است و در انتظار هبوط در آخرالزمان...
user_image
عرفی
۱۳۹۳/۰۸/۰۸ - ۰۸:۳۵:۰۳
اما محتوای بیت و کل غزل: از نگاه عامیانه ی بنده مولوی در این غزل بحث انسان کامل و تطورات ظهوری و شهودی را بیان کرده است. چه کمال نبوی و چه کمال ولایی؛ و کمال دین نهایی الهی را که به اکمال نبوت و اتمام ولایت است گوشزد کرده و از غیبت دو سویه نبوت و ولایت(که مصداقشان به لف و نشر مرتب در زمان ما حضرت عیسی و حضرت مهدی است) سخن گفته و به یک گونه راه را نشان داده که در سیر منازل سلوکی سماوی، غیبت ظاهری آدمی را نباید ناامید گرداند چرا که اصل قضیه آمده است.ممکن است گفته شود این تحلیل، یک تحلیل تاویلی است و ما را به اسماعیلیون و اعوان حسن صباح ملحق گردانید. ولی حقیقتی است که مولوی نه اشعری و نه جنبلی است و ظواهر اشعارش که موهم این داستان است بای رد گم کنی و مدارا با سنیان بلاد روم و ترکیه بوده و باطن و ذات مقاصد و مرادات مولوی بر تاویل صحیح و محوریت هستی بر گرداگرد سه ولایت طولی(ولایت الهی، نبوی و ولوی) می گردد. زیاده جسارت شد.
user_image
محمد بینش
۱۳۹۵/۰۳/۱۶ - ۰۴:۴۱:۱۱
بنده نمی دانم چطور و از کجا پای امام زمان را به این غزل کشیده اند . هیچ اثری در آثار مولانا بر اعتقاد او بر شیعه اثنی عشری نیست .و اما این غزل حال و حالت شهود حقیقت را بیان می کند
user_image
یاسر
۱۳۹۶/۰۳/۱۲ - ۱۶:۰۵:۰۰
با عرض سلام و ادب سوالاتی داشتم :1 مفهوم کلمه بخ بخ در بیت ششم چیست؟2 بیت آخر برای اینجانب غیر قابل فهم است . اگر راهنمایی کنید سپاسگزار خواهم بود .تشکر فراوان
user_image
یاسان
۱۳۹۶/۰۳/۲۹ - ۰۶:۰۲:۴۷
خدمت جناب محمد بینش عزیز عرض کنم که در این غزل اشاره‌های زیادی به مفهوم غیبت و ظهور شده چه در تلمیحاتی که به داستان غیبت و ظهور عیسی و فراق و وصل یوسف و یعقوب شده چه با اشاره‌هایی که به موضوع انتظار در ظلمت و الحاح برای فرارسیدن صبح معهود. دیگر آنکه اساساً مولانا در اینجا روزه گرفتن را به چم انتظار گرفته و بر این اساس عید نیز همان روز نهایی ظهور و رهایی است.توضیج آنکه بر خلاف سخن شما باور مولانا به ظهور یک منچی نهایی (مهدی) مستلزم شیعه اثتی‌عشری بودنش نیست چه آنکه مهدی موعود به نوعی در باور اهل تسنن نیز هست اگرچه به قول خودش مذهب مولانا ز مذهب‌ها جداست خاصه آنجا که به ضرورت شاعراتگی و بیان مقصود از هر چیزی ورای باور مذهبی‌اش استعاره میسازد.
user_image
نادر..
۱۳۹۶/۰۳/۲۹ - ۰۷:۳۵:۴۰
دوست عزیز..آن که غایب است و قرار است حاضر شود و ظهور کند و ... خود ما هستیم! بیرون از ما نیست..حضوری گر همی خواهی، از او غایب مشو حافظ..
user_image
ابوالفضل
۱۳۹۷/۰۴/۲۵ - ۰۰:۱۶:۳۴
تصور بنده اینگونه است که در بیت آخر مصرع اول، "کن" سوم کنایه از "کُن فیکون" است...
user_image
محمد
۱۳۹۹/۰۲/۰۴ - ۱۳:۳۵:۵۱
شعر زیبایی بود علیرضا عصار هم ترانه زیبایی برای این شعر خواندن که شنیدنی ست.
user_image
باد صبا
۱۳۹۹/۰۳/۰۱ - ۰۱:۵۲:۲۴
درود و مهر. به نظر ِِ این رهرو شاید مراد از "بخ‌بخ" همان "به‌به!" باشد. قدیم‌ها در گویش دزفولی به جای بهتر "بختر" می‌گفتند. نیز با کمی تخفیف شاید همان باخ‌باخ ترکی به معنای "بنگر بنگر" باشد. والله اعلم به حقایق الامور!
user_image
سعید مبینا
۱۳۹۹/۰۳/۳۰ - ۱۸:۳۱:۴۶
منظور مولانا در این شعر نه با عیسی است و نه با امام زمان و نه هر ناجی غیبی دیگری بلکه به سادگی مشخصه که منظور مولانا با خداست.خدایی (نوری) که پای عیسی را به این چرخ گردون کشاند(متولد کرد). خدایی ( شاهی )که یوسف را از قعر چاه و بردگی نجات داد (خرید). خدایی (یوسفی) که باعث شد زلخیا از پرده غفلت بیرون بیاد، آمد.یارب یارب تو رو خداوند در سحرگاه شنید و رحمتش را ارزانی کرد.به به (بخ بخ ) که شفای هر دردی آمد . مشکل گشای هر مشکلی آمد.ای کسی که روزه گرفتی از مایده ( سفره خداوند) . میهمان خداوند بودی.روزه ات رو بگشا که اول ماه ( غره) شوال است و خوش باش و عیدت مبارک.
user_image
حسین عربزاده
۱۳۹۹/۰۴/۲۶ - ۱۵:۰۲:۳۳
با احترام, به نظرم گفته‌ی آقای غیاثی از دو جهت صحیح نیست: اولا, فاعل جمله "نور" هست و یحتمل منظور خداست, و باید پرسید که به‌فرض این‌که عیسی مصلوب شده باشد, مگر آیا نور عیسی را به صلیب کشید که مولانا "علی‌القاعده" بایستی چنین می‌گفته؟ثانیا, به اعتقاد مسلمین -که مولانا هم به‌احتمال زیاد با آن همدل بوده- عیسی از همان باغ جتسمانی به آسمان/چرخ رفت و کارش به تصلیب نکشید. بنابراین, به نظرم بحث صلیب و تصلیب عیسی سالبه به انتفاع موضوع است.با احترام مجدد
user_image
گدای درب خانه ی حافظ
۱۴۰۰/۰۶/۲۴ - ۰۴:۰۷:۳۲
دوستان گرامی منظور از چرخ , آسمان است که صور فلکی و ماه و خورشید در آن میچرخند.در باورهای مسیحی , عیسی روی صلیب نمرد و به آسمان عروج کرد. منظور از بیت دوم این است که "معجزه ای که تو را بر روی صلیب نیز نجاتت خواهد داد" آمده است , نومید مباش  
user_image
کاوه ملک زاده
۱۴۰۱/۱۲/۲۲ - ۰۰:۱۳:۳۲
در بیت هفتم به جای روزه بگشا خوش خوش کان غره عید آمد  «روزه ات همه بگشا ، به به که غذا آمد » هم دیده ام        
user_image
GreyPhoenix
۱۴۰۲/۰۷/۲۲ - ۱۵:۰۹:۵۲
سلام به همگی،معنی مصرع اول بیت دوم چیست؟ آخه یعنی چی مریم از دستت رقت؟ مگه چی شده؟ به واقعه یا باور خاصی اشاره دارد؟  مصرع دوم مشکلی ندارد. مصرع اول اذیت میکنه. حس می کنم یه چیزی توش داره edited10:34 PM   ممنوم میشم کسی برام توضیح بده  
user_image
محمدعلی رزاقی
۱۴۰۳/۰۶/۰۷ - ۱۵:۵۶:۴۳
با سلام ب نظر من کان نور ک عیسی را بر چرخ کشید آمد اشاره دارد ب اینکه نور خدایی باعث بوجود آمدن حضرت عیسی شد و پا به عرصه وجود گذاشت‌...چرخ در واقع چرخ گردون هست یعنی دنیا....یعنی در اوج نا امیدی نوری عیسی را ب دنیا عرضه کرد