
مولانا
غزل شمارهٔ ۶۶۳
۱
توی نقشی که جانها برنتابد
که قند تو دهانها برنتابد
۲
جهان گرچه که صد رو در تو دارد
جمالت را جهانها برنتابد
۳
روان گشتند جانها سوی عشقت
که با عشقت روانها برنتابد
۴
درون دل نهان نقشیست از تو
که لطفش را نهانها برنتابد
۵
چو خلوتگاه جان آیی خمش کن
که آن خلوت زبانها برنتابد
۶
بدو نیک ار ببینی نیک نبود
از آن بگذر کز آنها برنتابد
۷
بگو تو نام شمس الدین تبریز
که نامش را نشانها برنتابد
تصاویر و صوت


نظرات