
مولانا
غزل شمارهٔ ۶۷۳
۱
کسی کز غمزهای صد عقل بندد
گر او بر ما نخندد پس که خندد
۲
اگر تسخر کند بر چرخ و خورشید
بود انصاف و انصاف آن پسندد
۳
دلا میجوش همچون موج دریا
که گر دریا بیارامد بگندد
۴
چو خورشیدی و از خود پاک گشتی
ز تو چنگ اجل جز غم نرندد
۵
شکرشیرینی گفتن رها کن
ولیکن کان قندی چون نقندد
تصاویر و صوت


نظرات