مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۶۷۶

۱

سگ ار چه بی‌فغان و شر نباشد

سگ ما چون سگ دیگر نباشد

۲

شنو از مصطفی کو گفت دیوم

مسلمان شد دگر کافر نباشد

۳

سگ اصحاب کهف و نفس پاکان

اگر بر در بود بر در نباشد

۴

سگ اصحاب را خوی سگی نیست

گر این سر سگ نمود آن سر نباشد

۵

که موسی را درخت آن شب چو اختر

نمود آذر ولیک آذر نباشد

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 433
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 273
عندلیب :

نظرات

user_image
سپیده منصوری
۱۳۹۵/۱۲/۱۱ - ۰۹:۳۳:۴۶
در این غزل مولانا به نفس انسان اشاره میکند که اگر نفس آدمی که به طور طبیعی سرکش و طغیان گر است اما در وجود ما مهار و در اراده ی ماست مانند سگ اصحاب کهف که به عنایت الهی از جمله ی یاران غار قرار گرفت و خوی طبیعی خود جدا گشت. و مطیع و متقاد گردید