
مولانا
غزل شمارهٔ ۶۸۰
۱
نگارا مردگان از جان چه دانند
کلاغان قدر تابستان چه دانند
۲
بر بیگانگان تا چند باشی
بیا جان قدر تو ایشان چه دانند
۳
بپوشان قد خوبت را از ایشان
که کوران سرو در بستان چه دانند
۴
خرامان جانب میدان خویش آ
مباش آن جا خران میدان چه دانند
۵
بزن چوگان خود را بر در ما
که خامان لطف آن چوگان چه دانند
۶
بهل ویرانه بر جغدان منکر
که جغدان شهر آبادان چه دانند
۷
چه دانند ملک دل را تن پرستان
گدایان طبع سلطانان چه دانند
۸
یکی مشتی از این بیدست و بیپا
حدیث رستم دستان چه دانند
تصاویر و صوت


نظرات
نگار
آرمان
سیاوش مرتضوی
m۲۵
ناصر
بهروز
همایون