مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۶۸۸

۱

روی تو به رنگریز کان ماند

زلف تو به نقش بند جان ماند

۲

گر سایه برگ گل فتد بر تو

بر عارض نازکت نشان ماند

۳

روزی گذرد ز هجر تو سالی

مسکین عاشق چنان جوان ماند

۴

دلتنگ نیم اگر چه دل تنگم

کآخر دل من بدان دهان ماند

۵

در چشم من آی تا تو هم بینی

یک تن که به صد هزار جان ماند

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 439
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 277
عندلیب :

نظرات

user_image
Lira R
۱۳۹۹/۰۹/۲۳ - ۱۰:۴۳:۰۹
رنگریزکان... یعنی رنگرزان باید یکسره نوشته شودنقش بند یعنی نقاش