
مولانا
غزل شمارهٔ ۷۱۲
۱
خوش باش که هر که راز داند
داند که خوشی خوشی کشاند
۲
شیرین چو شکر تو باش شاکر
شاکر هر دم شکر ستاند
۳
شکر از شکرست آستین پر
تا بر سر شاکران فشاند
۴
تلخش چو بنوشی و بخندی
در ذات تو تلخیی نماند
۵
گویی که چگونهام خوشم من
گویم ترشم دلت بماند
۶
گوید که نهان مکن ولیکن
در گوشم گو که کس نداند
۷
در گوش تو حلقه وفا نیست
گوش تو به گوشها رساند
تصاویر و صوت


نظرات
داش خانه
عادل
ابوالقاسم
فرشته
آزاده
Mahyar
محسن
یاقوت قرمز
بهرام
شیون
حمید
ندا شهری
ندا شهری
ابرهیم ۱۰۰۱
رضا آذرآیین
هادی رنجبران
بهار بیک