مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۷۱۶

۱

دیر آمده‌ای سفر مکن زود

ای مایه هر مراد و هر سود

۲

ای ز آتش عزم رفتن تو

از بینی‌ها برآمده دود

۳

هر عود تلف شود ز آتش

در آتش توست عید هر عود

۴

اومید تو هر دمی بگوید

دستت گیرم به فضل خود زود

۵

اما تو مگو که جهد و کوشش

سودم نکند که بودنی بود

۶

معزول مکن تو قدرتم را

من بسته نیم چو تار در پود

۷

هر لحظه بکاهمت چو خواهم

وز فضل توانمت بیفزود

۸

بربند دهان ز گفت و سر نه

در سجده دوست کوست مسجود

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 457
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 289
عندلیب :

نظرات