
مولانا
غزل شمارهٔ ۷۲۵
۱
کس با چو تو یار راز گوید
یا قصه خویش بازگوید
۲
عاقل کردست با تو کوتاه
لیکن عاشق دراز گوید
۳
از عشق تو در سجود افتد
سودای تو در نماز گوید
۴
از ناز همه دروغ گویی
آنچ این دلم از نیاز گوید
۵
من همچو ایازم و تو محمود
بشنو سخنی کایاز گوید
۶
پیش تو کسی حدیث من گفت
گفتی تو که او مجاز گوید
۷
چون زر سخنان من شنیدی
گفتی به طریق گاز گوید
تصاویر و صوت


نظرات