مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۷۷۵

۱

هَله هُش دار که در شهرْ دو سه طَرّارند

که به تدبیرْ کُلَهْ از سَرِ مَه بردارند

۲

دو سه رندند که هُشیارْ دل و سَرمستند

که فَلَک را به یکی عربده در چرخ آرند

۳

سَر دَهانند که تا سَر ندهی سِرّ ندهند

ساقیانند که انگور نمی‌افشارند

۴

یارِ آن صورتِ غیبند که جانْ طالب اوست

همچو چشم خوش او خیره کُش و بیمارند

۵

صورتی‌اند ولی دشمن صورت‌هایند

در جهانند ولی از دو جهان بیزارند

۶

همچو شیران بِدَرانند و به لب می‌خندند

دشمن همدگرند و به حقیقتْ یارند

۷

خَرفروشانه یکی با دگری در جنگند

لیک چون وانگری مُتَّفقِ یک کارند

۸

همچو خورشیدْ همه روزْ نظر می‌بخشند

مَثَلِ ماه و ستارهْ همه شب سَیّارند

۹

گر به کفْ خاک بگیرند زَرِ سرخ شود

روزْ گندم دِرَوَند اَر چه به شبْ جو کارند

۱۰

دلبرانند که دلْ بَر ندهد بی‌ بَرِشان

سَروَرانند که بیرونْ ز سَر و دستارند

۱۱

شِکَّرانند که در معده نگردند تُرُش

شاکرانند و از آن یارْ چه برخوردارند

۱۲

مَردُمی کن برو از خدمتشان مَردُم شو

زان‌که این مَردُمِ دیگرْ همه مَردُمخوارند

۱۳

بَس کن و بیش مگو گرچه دهانْ پُر سُخَنَست

زان‌که این حرف و دَم و قافیه هم اَغیارند

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 487
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 308
محسن لیله‌کوهی :
عندلیب :

نظرات

user_image
بابک بامداد مهر
۱۳۹۶/۰۹/۱۶ - ۰۱:۴۵:۲۹
دلبرانند که دل بر(میوه وحاصل)ندهد بی برشان(بدن و پهلوی آنان).خلاصه اینکه دلبرانی هستند که دل بدون بهره گیری ازنزدیکی ودمخوری باآنان رسیده نمی شود وثمری نمی دهد
user_image
نگار
۱۳۹۸/۰۲/۰۵ - ۲۲:۱۱:۵۴
منظور از این دو سه رند اشاره به اشخاص خاصی هست در شعر؟
user_image
فرزانه
۱۳۹۸/۰۹/۰۶ - ۱۲:۱۰:۲۹
دوسه در اینجا به معنی انگشت شمار ، تعداد کم طرار به معنی دلربا و زرنگ دوسه طرار یعنی انگشت شمار هستند عارفان واصل که رنگ او یافته اند و اراده آنها با اراده خداوند یکی است .کلاه از سر مه بردارندتمثیل است یعنی دراوج احترام ماه در برابر انها تعظیم می کند . یعنی در برابر روشنی نور حضورشان ماه از نور افشانی دست بر میدارد
user_image
عباس
۱۳۹۹/۰۵/۳۰ - ۰۴:۴۴:۰۴
ببخشید کسی کاملا مفهوم شعر رو میدونه؟
user_image
حمیدحائری
۱۳۹۹/۱۰/۱۹ - ۱۰:۰۳:۴۷
به عین عُجْب و تکبر نگه به خلق مَکُن / که دوستان خدا ممکن‌اند در اُوباش «سعدی»
user_image
هاله نوحی
۱۴۰۰/۱۰/۲۶ - ۲۰:۲۴:۱۱
اساسنامه زندگانی حضرت مولاناست این غزل، و نیز هرآنکه را مرید او و پیرو طریقت اوست...
user_image
محمد شعبان
۱۴۰۳/۰۲/۱۴ - ۰۵:۳۸:۴۴
دو سه طرارند  منظورروح ذهن و جسم،     
user_image
مجتبی میرسمیعی
۱۴۰۳/۰۵/۱۵ - ۰۷:۰۷:۳۳
سلام...."سَر دَهانند" به چه معنی است؟🙏🌺🌺
user_image
سیدزانیار شهیدی
۱۴۰۳/۰۶/۰۷ - ۰۰:۴۵:۵۴
در بیت سیزدهم و اخر گفته شعری که گفته شد چطور خوانده شود ! یکی در میان ابیات اغیارند و منظور دو گروه متفاوت یکی رندان یکی طراران همون طور تا بیت دوازه زوج فرد بخوانید و منظور دو گروه و اهدافشان معلوم میشود ! آنکه اهل دل و عارف و اهل سیرو سلوک باشه دقیق میفهمه مولانا چی میخاسته بگه ! تفسیر های آبکی نکنید
user_image
سُلگی قاسم .
۱۴۰۳/۰۶/۲۰ - ۱۴:۰۶:۱۵
سلام ایم عزل مولانا  در یک جمله اراده عارفان  در اراده خالق و خدای عاشق گم گشته و چنان  در برابر  خدا هستی تسلیم  محض هستند که هیچ چیز  جز اراده او نمیخواهند  و این جماعت  چنان مست الهی هستند که احتیاج به مستی انگور ندارند  قاسم سلگی
user_image
سُلگی قاسم .
۱۴۰۳/۰۶/۲۰ - ۱۴:۳۵:۲۶
در بیت سوم ضبط صحیح بیت اینگونه  است. سَرُ دَهانند که تا سَر ندهی سِرّ ندهند ساقیانند که انگور نمی‌افشارند  
user_image
Ahmad Tari
۱۴۰۳/۰۶/۲۴ - ۱۷:۱۹:۰۱
صفات شمس رو بدونیم جواب روشنه  
user_image
آراسته
۱۴۰۳/۰۶/۲۶ - ۰۴:۰۶:۴۶
بیت "یار آن صورت غیبند که جان طالب اوست / همچو چشم خوش او خیره‌کش و بیمارند" معانی عمیقی در زمینه عشق معنوی و ارتباط با حقیقت غیبی دارد. برای درک بهتر معنای بیت، می‌توانیم آن را این‌گونه تحلیل کنیم: یار آن صورت غیبند که جان طالب اوست: یار (معشوق) همان حقیقت یا موجود غیبی است که قابل دیدن نیست و جان عاشق به دنبال اوست. یعنی معشوق حقیقی، از جنس عالم غیب است و به چشم ظاهری دیده نمی‌شود، اما جان انسان به شدت او را می‌جوید. همچو چشم خوش او خیره‌کش و بیمارند: چشم زیبا و جذاب آن یار، عاشقان را خیره می‌کند و آن‌ها را در وضعیت نوعی بیماری عاشقانه (بیماری روحی و شیدایی) قرار می‌دهد. در اینجا "خیره‌کش" به معنای شیدا و مسحور شدن است؛ یعنی عاشقان از زیبایی و جذابیت آن یار به شدت تحت تأثیر قرار می‌گیرند و گویا بیمار عشق می‌شوند. به طور کلی، مولانا در این بیت به عشق عرفانی اشاره دارد که معشوق یا حقیقت غیبی آنچنان جذاب و دست‌نیافتنی است که جان انسان را شیفته و بیمار خود می‌کند. این عشق نه جسمانی، بلکه روحانی و مربوط به دنیای فراتر از ماده است.
user_image
آراسته
۱۴۰۳/۰۶/۲۶ - ۰۵:۲۸:۱۱
بیت "گر به کف خاک بگیرند زَرِ سرخ شود / روز گندم دروند ار چه به شب جو کارند" به قدرت و تأثیر افراد خاص، مانند اهل معرفت و بزرگان معنوی اشاره دارد. معنای این بیت به شرح زیر است: گر به کف خاک بگیرند زَرِ سرخ شود: افرادی که مولانا به آن‌ها اشاره دارد، چنان قدرت و توانایی معنوی دارند که اگر حتی خاک (چیزی بی‌ارزش) را به دست بگیرند، آن را به زر (طلا) تبدیل می‌کنند. این مصراع نماد قدرت و تأثیر شگرف این افراد است که هر چیزی را که لمس کنند، ارزشمند و گرانبها می‌سازند. این اشاره به معنویتی دارد که حتی امور عادی و پیش‌پاافتاده را متحول و پرارزش می‌کند. روز گندم دروند ار چه به شب جو کارند: این افراد چنان قدرت دارند که حتی اگر در شب (به صورت نادرست یا با شرایط نامساعد) جو بکارند، در روز محصولی بهتر و ارزشمندتر مانند گندم برداشت می‌کنند. این نشان‌دهنده آن است که بزرگان معنوی به دلیل برکت وجودشان و ارتباطشان با حقیقت، هر اقدامی که انجام دهند، نتیجه‌ای بهتر و مثبت به همراه خواهد داشت. در مجموع، مولانا در این بیت به تأثیر و قدرت افراد کامل و اهل معرفت اشاره می‌کند. این افراد به دلیل پیوندشان با حقیقت الهی، هر چه کنند، حتی اگر ظاهراً نامطلوب یا نادرست به نظر برسد، نتایجی عالی و ارزشمند به بار می‌آورد.