
مولانا
غزل شمارهٔ ۷۹۲
۱
هله پیوسته سرت سبز و لبت خندان باد
هله پیوسته دل عشق ز تو شادان باد
۲
غم پرستی که تو را بیند و شادی نکند
همه سرزیر و سیه کاسه و سرگردان باد
۳
چونک سرزیر شود توبه کند بازآید
نیک و بد نیک شود دولت تو سلطان باد
۴
نور احمد نهلد گبر و جهودی به جهان
سایه دولت او بر همگان تابان باد
۵
گمرهان را ز بیابان همه در راه آرد
مصطفی بر ره حق تا به ابد رهبان باد
۶
آن خیال خوش او مشعله دلها باد
وان نمکدان خوشش بر زبر این خوان باد
۷
کمترین ساغر بزم خوش او شد کوثر
دل چون شیشه ما هم قدح ایشان باد
۸
شمس تبریز توی واقف اسرار رسول
نام شیرین تو هر گمشده را درمان باد
تصاویر و صوت


نظرات
..