مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۸۰۸

۱

عید بگذشت و همه خلق سوی کار شدند

همه از نرگس مخمور تو خمار شدند

۲

دست و پاشان تو شکستی چو نه پا ماند و نه دست

پر گشادند و همه جعفر طیار شدند

۳

اهل دینار کجا امت دیدار کجا

گرچه دینار بشد لایق دیدار شدند

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 506
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 320
عندلیب :

نظرات

user_image
همایون
۱۳۹۹/۰۶/۲۲ - ۲۱:۴۸:۴۶
جلال دین معنی عید را زیاد بکار میگیرد و از معنی های کلیدی اوستزمانی که نو میشود و انسان طالب نویی را شاد و دوست دار میکند فرهنگ ایران نیز فرهنگ نوروزی است و برای نوروز اهمیت درجه اول قائل استفرهنگی که میخواهد نو شدن را همگانی کندشاید این غزلی نیمه کاره باشد دینار و دیدار به زیبایی در تضاد و تبدیل انسان بکار گرفته شده است که کمتر در غزلی دیده میشود