مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۸۳۰

۱

صاف جان‌ها سوی گردون می‌رود

درد جان‌ها سوی هامون می‌رود

۲

چشم دل بگشا و در جان‌ها نگر

چون بیامد چون شد و چون می‌رود

۳

جامه برکش چونک در راهی روی

چون همه ره خاک با خون می‌رود

۴

لاله خون آلود می‌روید ز خاک

گرچه با دامان گلگون می‌رود

۵

جان چو شد در زیر خاکم جا کنید

خاک در خانه چو خاتون می‌رود

۶

جان عرشی سوی عیسی می‌رود

جان فرعونی به قارون می‌رود

۷

سوی آن دل جان من پر می‌زند

کو لطیف و شاد و موزون می‌رود

۸

زانک آن جان دون حق چیزی نخواست

وین دگر جان سوی مادون می‌رود

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 517
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 327
عندلیب :

نظرات