مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۸۴۸

۱

از چشم پرخمارت دل را قرار ماند

وز روی همچو ماهت در مه شمار ماند

۲

چون مطرب هوایت چنگ طرب نوازد

مر زهره فلک را کی کسب و کار ماند

۳

یغمابک جمالت هر سو که لشکر آرد

آن سوی شهر ماند آن سو دیار ماند

۴

گلزار جان فزایت بر باغ جان بخندد

گل‌ها به عقل باشد یا خار خار ماند

۵

جاسوس شاه عشقت چون در دلی درآید

جز عشق هیچ کس را در سینه یار ماند

۶

ای شاد آن زمانی کز بخت ناگهانی

جانت کنار گیرد تن برکنار ماند

۷

چون زان چنان نگاری در سر فتد خماری

دل تخت و بخت جوید یا ننگ و عار ماند

۸

می‌خواهم از خدا من تا شمس حق تبریز

در غار دل بتابد با یار غار ماند

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 528
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 334
عندلیب :

نظرات

user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۷/۲۳ - ۰۷:۵۳:۳۰
بیت نخست هر دو لتش را می توان پرسشی خواند . یعنی ایا از چشم بیمار تو دل ما ارامیده خواهد شد ? و ایا از روی چون ماهت ماه هنوز به شمارش ( که کارش است ) ادامه می دهد ؟ ( یا مبهوت روی یک روز می ماند و تغییر دیگر نمی کند از شیفتگی و اشفته سری)
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۷/۲۳ - ۰۷:۵۵:۲۴
بیت 5 لت دوم ولی باید ناگزیر پرسشی خوانده شود یعنی اینکه جدای از حضرت عشق یاری برای کسی در سینه اش می ماند ؟
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۷/۲۳ - ۱۴:۱۹:۵۹
بیت عربی نیست زیرا حرف بتا دومین حرف الفبا است و در خانه دو لنگه دارد و بیت دو مصرع دارد پس کلا بیت باید از روی یونانی درست شده باشد تا اینجا .اما در کتاب تاریخ ماد نوشته دیاکونف استاد روسی روی یک نقشه که از مردم ماد کشیده است چند منطقه را نامگذاری کرده است به عنوان بیت سانگی و بیت فلانی و بیت بهمانی و در انجا گفته بیت به معنی محل سکونت است و من دیگر هیج جای دیگری ندیده ام اینجا احتمال فارسی بودن یا هندی اروپایی بودنش مطرح می شود .
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۷/۲۳ - ۱۴:۲۲:۲۱
اما لت که یعنی پاره همانکه در لت و پار مانده است و در دریچه دولتی و سه لتی قلب معنی دو جزوی و سه بخشی را می دهد اینجا هم لت lat معنی مصرع یعنی بخش را می دهد
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۷/۲۳ - ۱۴:۲۵:۳۱
یکی هم که متاسفانه نامش را فراموش کرده ام گفته تبلت را می توان دبلت بگوییم زیرا دب یعنی نگاشتن و لت معنی صفحه هم می دهد
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۷/۲۳ - ۱۴:۵۹:۲۳
دب به معنی نگاشتن در دبیر و دبستان مانده است
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۷/۲۴ - ۰۳:۰۸:۱۱
گزارش یک فعل هم دارد و ان گزاردن است و معنی توضیح دادن می دهد
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۷/۲۴ - ۰۳:۱۲:۵۶
سپاس شمس جانم بزار یا بتا نگریستنی بود . وه که چه غور می کاوی و چه بکامم ( بکام /خرسند ) می کنی .
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۷/۲۴ - ۰۴:۲۴:۵۶
شمس من اکنون دشواریی پیش می اید و آن این است که در برابر کارواژه هایی( فعل ) که از ترگمان متن های انگلیسی و فرانسه دست امده اند چه کنیم مثلا وقت گذاشتن یا وقت گزاشتن ؟
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۷/۲۴ - ۰۷:۰۷:۵۷
سپاس استاد در گوش می گیریم
user_image
عباس
۱۳۹۴/۰۷/۰۶ - ۰۲:۱۶:۵۳
با سلام و عرض ادب خدمت ادب دوستانبه نظر حقیر مصرع اول و تمامی مصراعهای زوج پرسشی اند که به گمانم این نوع پرسشی را استفهام انکاری گویند که جواب نیاز نیست مثلا می گویدقرار ماند؟ معلوم است نه نمی ماندخار خار ماند؟ نه نمی مانداما به نظرم جالبتر مصرع دوم استمه در شمار ماند؟ نه نمی ماند اضافه کنم اینجا مولانا خواسته بگوید با وجود تو کسی توجهش جانب ماه نمی ماند و حساب ماه از دستشان در خواهد رفت
user_image
Polestar
۱۴۰۰/۰۲/۳۱ - ۰۷:۱۳:۱۹
ابیات بایداستفهامی خونده بشن. مشخصه