
مولانا
غزل شمارهٔ ۸۸۹
۱
روی تو چون روی مار خوی تو زهر قدید
ای خنک آن را که او روی شما را ندید
۲
من شده مهمان تو در چمن جان تو
پای پر از خار شد دست یکی گل نچید
۳
ای مثل خارپشت گرد تو خار درشت
خار تو ما را بکشت مار تو ما را گزید
۴
با تو موافق شدم با تو منافق شدم
بر دبه عاشق شدم در دبه زیت پلید
تصاویر و صوت


نظرات