مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۸۹۲

۱

آمد شهر صیام سنجق سلطان رسید

دست بدار از طعام مایده جان رسید

۲

جان ز قطیعت برست دست طبیعت ببست

قلب ضلالت شکست لشکر ایمان رسید

۳

لشکر والعادیات دست به یغما نهاد

ز آتش والموریات نفس به افغان رسید

۴

البقره راست بود موسی عمران نمود

مرده از او زنده شد چونک به قربان رسید

۵

روزه چو قربان ماست زندگی جان ماست

تن همه قربان کنیم جان چو به مهمان رسید

۶

صبر چو ابریست خوش حکمت بارد از او

زانک چنین ماه صبر بود که قرآن رسید

۷

نفس چو محتاج شد روح به معراج شد

چون در زندان شکست جان بر جانان رسید

۸

پرده ظلمت درید دل به فلک برپرید

چون ز ملک بود دل باز بدیشان رسید

۹

زود از این چاه تن دست بزن در رسن

بر سر چاه آب گو یوسف کنعان رسید

۱۰

عیسی چو از خر برست گشت دعایش قبول

دست بشو کز فلک مایده و خوان رسید

۱۱

دست و دهان را بشو نه بخور و نه بگو

آن سخن و لقمه جو کان به خموشان رسید

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 552
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 350
عندلیب :

نظرات

user_image
امین احمدی
۱۳۹۶/۰۱/۰۳ - ۰۹:۰۴:۵۰
عجبا ازین بی التفاتی
user_image
میم.کاف.مهریار
۱۳۹۷/۰۲/۳۰ - ۱۹:۴۵:۴۲
یکی از زیباترین غزلهایی که هیچگاه نمیخواهم تمام شود ... سنجق به معنای پرچم است ... لشگر والعادیات اشاره به همان صوم است که مانند اسبی بر زمین پست نفْس تاخته و" آتش فالموریات" هم همینطور . اشاره به سوره عادیات است که با تاخت و تاز سپاه اسلام شبانه (که این هم باز تشبیه به شب زنده داری ماه رمضان و روزه و در معنای وسیعتر زندگی است) بر سپاه کفار تاختند . [این سوره بعد از جنگ" ذات السلاسل" نازل شد و ماجرا چنین بود: در سال هشتم هجرت به پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) خبر دادند که دوازده هزار سوار در سرزمین" یابس" جمع شده و با یکدیگر عهد کرده‏اند که تا پیامبر (صلی الله علیه و آله)و علی (علیه السلام) را به قتل نرسانند و جماعت مسلمین را متلاشی نکنند از پای ننشینند! پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) جمع کثیری از یاران خود را به سرکردگی بعضی از صحابه به سراغ آنها فرستاد، ولی بعد از گفتگوهایی بدون نتیجه بازگشتند، سرانجام پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) علی (علیه السلام) را با گروه کثیری از مهاجر و انصار به نبرد آنها اعزام داشت، آنها به سرعت به سوی منطقه دشمن حرکت کردند و شبانه راه می‏رفتند، و صبحگاهان دشمن را در حلقه محاصره گرفتند، نخست اسلام را بر آنها عرضه داشتند چون نپذیرفتند هنوز هوا تاریک بود که به آنها حمله کردند و آنان را درهم شکستند، عده‏ای را کشتند و زنان و فرزندانشان را اسیر کردند، و اموال فراوانی به غنیمت گرفتند. سوره" و العادیات" نازل شد در حالی که هنوز سربازان اسلام به مدینه باز نگشته بودند، پیغمبر خدا (صلی الله علیه و آله) آن روز برای نماز صبح آمد، و این سوره را در نماز تلاوت فرمود، بعد از پایان نماز اصحاب عرض کردند: این سوره‏ای است که ما تا به حال نشنیده بودیم!. فرمود: آری، علی (علیه السلام) بر دشمنان پیروز شد و جبرئیل دیشب با آوردن این سوره به من بشارت داد. چند روز بعد علی (علیه السلام) با غنائم و اسیران به مدینه وارد شد. بعضی معتقدند که این یکی از مصادیق روشن آیه است نه شان نزول...]جان ز قطیعت برس دست طبیعت ببست به قدرت انسان اشاره میکند که طبیعت را از حتمی بودن میرهاند و ثابت مینماید که همه چیز طبیعت نیست و چیز هایی فرا تر از طبیعت مادی هم وجود دارد . البقره راست بود ... اشاره به سوره بقره و داستان قربانی کردن گاو (نفس) و بدست آوردن زندگی است ... بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید در این عشق چو میرید همه روح پذیرید ...
user_image
همایون
۱۳۹۷/۱۱/۰۴ - ۱۶:۱۰:۲۵
اگر از اشعار جلال دین باشد بیشک پیش از ملاقات با شمس سروده شده است و هیچ سنخیتی با غزل‌های پس از تحول او ندارد
user_image
کیانوش
۱۳۹۸/۱۰/۲۱ - ۰۷:۰۸:۵۲
سلام وقتتون بخیردر مصراع دوم بیت اول دست بدار از طعام مائده جان رسید غلط نوشتید مایده
user_image
کیانوش
۱۳۹۸/۱۰/۲۱ - ۰۷:۱۴:۰۳
و همچنین در مصراع اول بیت دوم قطعیت رو قطیعت نوشتید با تشکر واقعا سایت گنجور عالیه واقعا یک گنجینه بی انتها و بی نظیره
user_image
محمدحسین مسعودی گاوگانی
۱۳۹۹/۰۲/۰۷ - ۰۰:۱۱:۴۰
قطیعت به معنای گله بودن و رمه شدن و چهارپا نمودن است. جان ز قطیعت برست یعنی جان از مرحله بخور و بخواب و چهارپا بودن رها شد و گذشت.
user_image
محمدحسین مسعودی گاوگانی
۱۳۹۹/۰۲/۰۷ - ۰۰:۳۶:۵۱
مائده معمولاً سفره را گویند و مایده آنچه در سفره گذارند را . هرچند به اصطلاح ، هر دو در یک معنا نیز استفاده می شوند.کشیده مایده یک میل در میلمگس را گاو دادی پشه را پیل .نظامی .
user_image
نون الف
۱۴۰۳/۰۲/۲۳ - ۱۸:۵۰:۵۶
قضیه‌ی دست جستن عیسی از خر چیست؟
user_image
رضا از کرمان
۱۴۰۳/۰۲/۲۴ - ۰۴:۵۹:۵۳
سلام  آیا در گذشته برای اعلام ماه مبارک رمضان از سوی حکام بیرق خاصی بر افراشته میشده که مولانا بدان اشاره کرده یامقصود چیز دیگری است . برام سوال شد . ممنونم راهنمایی بفرمایید