مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۹۲۱

۱

سخن که خیزد از جان ز جان حجاب کند

ز گوهر و لب دریا زبان حجاب کند

۲

بیان حکمت اگر چه شگرف مشعله ایست

ز آفتاب حقایق بیان حجاب کند

۳

جهان کفست و صفات خداست چون دریا

ز صاف بحر کف این جهان حجاب کند

۴

همی‌شکاف تو کف را که تا به آب رسی

به کف بحر بمنگر که آن حجاب کند

۵

ز نقش‌های زمین و ز آسمان مندیش

که نقش‌های زمین و زمان حجاب کند

۶

برای مغز سخن قشر حرف را بشکاف

که زلف‌ها ز جمال بتان حجاب کند

۷

تو هر خیال که کشف حجاب پنداری

بیفکنش که تو را خود همان حجاب کند

۸

نشان آیت حقست این جهان فنا

ولی ز خوبی حق این نشان حجاب کند

۹

ز شمس تبریز ار چه قراضه‌ایست وجود

قراضه‌ایست که جان را ز کان حجاب کند

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 570
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 361
عندلیب :

نظرات

user_image
زهره
۱۳۹۷/۱۱/۱۰ - ۱۴:۴۳:۲۰
ممنون می شم اگه این بیت رو معنی یا تفسیر کنید.تو هر خیال که کشف حجاب پنداریبیفکنش که تو را خود همان حجاب کند
user_image
علی
۱۳۹۸/۱۲/۱۸ - ۰۳:۲۴:۳۴
تو هر خیال که کشف حجاب پنداریبیفکنش که تو را خود همان حجاب کند منظور بران است که شما هر خیال یا تفکر یا وهمی داشتی باشی که فکر میکنید با اون پرده بین شما و خالق رو کنار زده و به خداشناسی رسیده اید ...اشتباه است. اون اندیشه یا خیال رو به زمین بنداز که همون اندیشه باعث حجاب و پرده ایی میان تو و خالق میشه...
user_image
یزدانپناه عسکری
۱۴۰۲/۰۲/۱۷ - ۱۹:۵۳:۴۸
7- تو هر خیال که کشف حجاب پنداری - بیفکنش که تو را خود همان حجاب کند *** [یزدانپناه عسکری]* کشف المحجوب انسانی زکات کشف حجاب پرداختن به قسمت نپرداخته شده زکات مؤلفه قلب، سرآغاز کشف حجاب عالم معنی است.