مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۹۵۳

۱

سپیده دم بدمید و سپیده می‌ساید

که ویس روز رخ خویش را بیاراید

۲

غلام روز دلم کو به جای صد سالست

سپیده چهره دل را به کار می‌ناید

۳

سپیدی رخ این دل سپیدها بخشد

که طاس چرخ حواشیش را نپیماید

۴

سپیده را چو فروشست شب به آب سیاه

رخ عجوزه دنیا ببین چه را شاید

۵

بده عجوزه زراق را هزار طلاق

دم عجوزه جوانیت را بفرساید

۶

بران تو دیو ز خود پیش از آنک دیو شوی

وگر نه من خمشم عن قریب بنماید

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 588
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 373
عندلیب :

نظرات