مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۹۸۷

۱

هر که را ذوق دین پدید آید

شهد دنیاش کی لذیذ آید

۲

آن چنان عقل را چه خواهی کرد

که نگوسار یک نبیذ آید

۳

عقل بفروش و جمله حیرت خر

که تو را سود از این خرید آید

۴

نه از آن حالتیست ای عاقل

که در او عقل کس بدید آید

۵

نشود باز این چنین قفلی

گر همه عقل‌ها کلید آید

۶

گر درآیند ذره ذره به بانگ

آن همه بانگ ناشنید آید

۷

چه شود بیش و کم از این دریا

بنده گر پاک وگر پلید آید

۸

هر که رو آورد بدین دریا

گر یزیدست بایزید آید

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 608
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 386
عندلیب :

نظرات