مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۹۹۳

۱

زان ازلی نور که پرورده‌اند

در تو زیادت نظری کرده‌اند

۲

خوش بنگر در همه خورشیدوار

تا بگدازند که افسرده‌اند

۳

سوی درختان نگر ای نوبهار

کز دی دیوانه بپژمرده‌اند

۴

لب بگشا هیکل عیسی بخوان

کز دم دجال جفا مرده‌اند

۵

بشکن امروز خمار همه

کز می تو چاشنیی برده‌اند

۶

درده تریاق حیات ابد

کاین همگان زهر فنا خورده‌اند

۷

همچو سحر پرده شب را بدر

کاین همه محجوب دو صد پرده‌اند

۸

بس کن و خاموش مشو صدزبان

چونک یکی گوش نیاورده‌اند

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 611
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 388
محسن لیله‌کوهی :
عندلیب :

نظرات

user_image
رسته
۱۳۸۸/۰۱/۰۵ - ۰۹:۰۷:۳۱
بیت دو ظاهرا غلط: بگذارندشاید بهتر باشد: بگدازند
پاسخ: جایگزینی مطابق نظر شما صورت گرفت.
user_image
هـ کـ ش
۱۳۹۷/۰۵/۲۴ - ۱۷:۲۹:۰۶
درود بر شما.در بند پنجم شاید بجای واژه ی "بشکن"، واژه "برشکن" درست تر آید.