مولانا

مولانا

تکه ۲

۱

قصابی سوی گولی گوشت انداخت

چو دیدش زفت گوشت گاو پنداشت

۲

یکی ران دگر سوی وی افکند

بگفتا «گاو مرده‌ست این زهی گند»

۳

خدا بخشید آنچ اسباب کام‌ست

تو گفتی «چیست این؟» خود داد عام‌ست

۴

کنون شد عام کان با تو بپیوست

نجس شد چونک در کردی درو دست

۵

نسازد گول را بخل و سخاوت

که گردد هر دوش مایهٔ عداوت

۶

گریز از گول اندر سور و ماتم

چو عیسی ای پدر والله اعلم

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 2019

نظرات

user_image
صابر
۱۳۹۱/۰۳/۱۸ - ۰۸:۲۷:۱۶
عاشق مولانا و شعرهای پر از احساس و عرفان و حکمت آمیزش هستمزندگی ام مدیون منش و بینش مولاناست
user_image
فرشته
۱۳۹۱/۰۳/۲۳ - ۰۰:۰۶:۲۰
ممنون از لطفتون من معنی"خدا بخشید آنچ اسباب کامستتو گفتی چیست این؟ خود داد عامستکنون شد عام کان با تو بپیوستنجس شد چونک در کردی درو دست"رو متوجه نشدم . از طرفی نفهمیدم اشاره به کدوم داستان حضرت عیسی داره که از نادان دوری می کردن . ممنون میشم راهنمایی کنید
user_image
رسته
۱۳۹۱/۰۳/۲۳ - ۰۱:۳۲:۵۴
احتمالا اشاره به داستان فرار عیسی از احمقان است در مثنوی . این جا را ببیندمولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۱۷ - گریختن عیسی علیه السلام فراز کوه از احمقان/ز احمقان بگریز چون عیسی گریختصحبت احمق بسی خونها که ریخت
user_image
روهینا
۱۳۹۵/۰۱/۲۰ - ۱۸:۲۵:۳۷
نیک است گر معنای حروف دشوار و معنای کلی کلام بیان شود. مخلص
user_image
جان
۱۳۹۵/۰۵/۱۰ - ۱۵:۵۵:۰۶
دادن عام مقصود از رحمت عام خداوندیست که یکسان بر همگان میتابد. همچون خورشید. رحمت خاص خداوند شامل بندگان خاص او همچون انبیا و اولیاست.
user_image
علی رضایی
۱۴۰۲/۰۱/۲۵ - ۰۷:۳۳:۳۲
خدا خواست و من پس از چهل و اندی بار که سوار بر کره زمین به دور خورشید گشتم تازه چشم گشودم و خود را در معرض تابش خورشید عشق قرار دادم و هر لحظه می کوشم ذره ای اندک از نور او بنوشم.  از شما برای فراهم آوری این مجموعه نهایت امتنان را دارم. هر بیت، هر مصرع، هر واژه از کلام بزرگانی چون مولانا نیازمند عمری پویش است تا گولی چون من چیزی در آن دریابم.