
مولانا
رباعی شمارهٔ ۱۶۱
۱
افکند مرا دلم به غوغا و گریخت
جان آمد و هم از سر سودا و گریخت
۲
آن زهرهٔ بیزهره چو دید آتش من
بربط بنهاد زود برجا و گریخت
تصاویر و صوت

نظرات